موضوع کتاب راجع‌به چیه؟ می‌فهمی چطور استارتاپ معروف سیلیکون‌ولی، تونست یه کلاهبرداری بزرگ و خونین رو سازماندهی کنه
شهرت سیلیکون‌ولی به‌خاطر وجود خیلی از شرکت‌های مطرح جهانی توی این منطقه هست. استارتاپ‌های سیلیکون‌ولی فقط به‌خاطر ویژگی‌های خوب محصولات و نرم‌افزارهاشون شناخته‌شده نیستن؛ بلکه حقیقت‌های دیگه‌ای هم توی این قبله‌ی آمال کالیفرنیایی در جریانه؛ حقایقی مثل ادعاهای مغرورانه، دروغ‌های سفید و باوری عمیق به این جمله که: «اون‌قدر وانمود کن تا بالاخره بتونی بسازیش!»
توی سیلیکون‌ولی، مسیر رسیدن به موفقیت و افتخار واسه تازه‌به‌دوران‌رسیده‌های متکبر، معمولا یکی از این دو راهه:
اول اینکه می‌تونن شرکتی به‌وجود بیارن که با تولید محصولی خاص، تحول بزرگی توی جهان ایجاد کنه؛ مثل گوگل، اپل یا آمازون. راه دوم هم اینه که توی بازار بی‌رحمانه‌ی سیلیکون‌ولی، طعم شکست رو بچشن و شمشیرشون رو از رو ببندن؛ اما گاهی اتفاقایی میفته که پیچیده‌تر و عجیب‌وغریب‌تر از این حرفاست.
توی این خلاصه کتاب می‌خوام داستان الیزابت هولمز رو برات بگم؛ زنی جذاب که عاشق پوشیدن لباس‌های یقه‌اسکی بود. این زن نابغه، قول داده بود که با کمک تکنولوژی‌های جدید، انقلابی بزرگ توی صنعت پزشکی ایجاد کنه. طرحی که الیزابت هولمز ارائه کرد، باعث شد سرمایه‌گذارهای زیادی برای کمک به تاسیس شرکتش به اسم ترانوس، اعلام آمادگی کنن.
قطعا اگه طرح اولیه‌ی یه ایده به واقعیت نزدیک و امکان تبدیل‌شدنش به واقعیت وجود داشته باشه، معمولا به واقعیت تبدیل میشه و پیشرفت زیادی می‌کنه. طرح الیزابت هولمز هم از این قاعده مستثنی نبود. یکی از دلایلی که تونست کلی سرمایه‌گذار جذب کنه، همین موضوع بود.
ایده‌ی اولیه‌ی هولمز این بود که یه دستگاه تست خون همراهِ کوچیک، با علمکردی سریع و ارزون‌قیمت بسازه. این دستگاه می‌تونست با غربال‌کردن یه قطره خون کاربر، ۲۰۰ نتیجه‌ی مختلف درمورد سلامتیش ارائه بده. وقتی الیزابت این طرح رو مطرح کرد، خیلی از آدم‌ها بهش لقب دستگاه معجزه‌آسا رو دادن؛ اما در نهایت، این دستگاه معجزه‌آسا خیلی‌ها رو ناامید و افسانه‌ی الیزابت هولمز رو به داستانی تبدیل کرد که پر از دروغ‌گویی، فریب‌کاری، حیله‌گری و طفره‌رفتن‌های بی‌پایان از به‌نتیجه‌رسوندن پروژه بود.
توی این خلاصه کتاب، چکیدا بهت میگه که:
- چطور یه شرکت، دستگاهی رو که کار نمی‌کنه، به‌ارزش ۹ میلیارد دلار می‌فروشه؟
- شرکت ترانوس چطور تونست از آمار و ارقام برای گمراه‌کردن قانون‌گذارها، سرمایه‌گذارها و مشتری‌ها استفاده کنه؟
- اختلاف‌نظرهای داخلی توی سیاست‌گذاری‌های مدیریت شرکت، چطور باعث پایان‌یافتن این تراژدی خونین شد؟