موضوع کتاب دربارهی چیه؟ یاد میگیری که چطور با تغییر نگرش، رنگ دنیات و شرایط زندگیت رو میتونی تغییر بدی!
ویلیام جیمز، پدر علم روانشناسیِ آمریکا میگفت: «بزرگترین کشف نسل من این است که انسانها میتوانند با تغییردادنِ نگرش و طرز فکر خود، زندگیشان را متحول کنند.»
جف کِلِر، نویسندهی این کتاب سالها یک وکیل معمولی بود؛ از اونهایی که صبح با بیمیلی از تخت بیرون میان، در ترافیک غر میزنن و تمام روزشون با گِله از زمین و زمان میگذره.
خودش میگه: مدام فکر میکردم اگه اوضاع اقتصادیم بهتر بشه، اگه رئیس منصفتری داشته باشم، اگه شرایط بیرون تغییر کنه، اونوقت حال بهتری خواهم داشت؛ اما حقیقت این بود که هرچی بیشتر منتظر تغییر بیرونی میموندم، زندگیم بیشتر درجا میزد.
تا اینکه روزی، همهچیز در او شکست. از خودش بیزار بود، از کارش، از حس بیهدفیش. همون روز جملهای خوند که مسیرش رو برگردوند: «اگه میخوای دنیات عوض بشه، اول نگرشت رو عوض کن.»
ساده بود، اما مثل ضربهای به مغزش برخورد کرد. برای اولینبار فهمید مشکل بیرون از اون نیست، بلکه اتفاقا درونش و در طرز فکرش نهفتهست. تصمیم گرفت از همون لحظه دیدگاهش رو نسبتبه خودش و دنیا بازنویسی کنه و خودش میگه: باور کن از همونجا زندگیم شروع به تغییر کرد.
خلاصه کتابی که امروز قراره مطالعه کنی، حاصل همون تغییره. حاصل سالها تجربه، زمینخوردن و دوبارهبرخاستنه. این کتاب دربارهی معجزهی نگرشه؛ اما نه در حرف، بلکه در عمل. جف کلر میخواد ما هم همون لحظهی تغییر درونی رو تجربه کنیم که روزی او تجربه کرد؛ همون لحظهای که میفهمی دکمهی کنترل زندگیت دست خودته، نه بقیه.
در ادامهی خلاصه کتاب «نگرش یعنی همهچیز» به کمک چکیدا یاد میگیری:
- نگرش چطور میتونه رنگ دنیات رو واقعا تغییر بده؟
- در مواجهه با موانع و مشکلات زندگی چه رویکردی باید داشت؟
- چرا به هرچی باور داشته باشی، همون رو در زندگیت میبینی؟