موضوع کتاب راجع‌به چیه؟ چطور می‌‌تونی کسب‌و‌کارت رو از فضای پرریسک به فضای کم‌ریسک و پربازده هدایت کنی؟

یک کارآفرین رو درنظر بگیر که کسب‌وکار سوددهی داره، اما پادشاه بازارِ خودش نیست. انقدر رقیب تو حوزه‌ی فعالیتش وجود داره که هرآن ممکنه جایگاهش به‌خطر بیوفته. کسب‌و‌کار این کارآفرینِ خیالیِ ما، توی حوزه‌ای حضور داره که عملا جنگ بقا توی اون جریان داره و یک اشتباه کوچیک می‌تونه کسب‌و‌کارش رو نیست و نابود کنه. 

اگه این شرایط رو برای یک سخنران انگیزشی تعریف کنی، ممکنه بهت بگه که: «همینه، تو می‌تونی همه‌ی رقبات رو شکست بدی و اون‌ها رو از صحنه‌ی روزگار حذف کنی و به یکه‌تازِ بازارِ خودت تبدیل بشی!»؛ اما خودمونیم، دنیای کسب‌و‌کار با این حرف‌های توخالی جلو نمی‌ره. اگه کارآفرینِ داستانِ ما حق انتخاب داشت، قطعا ترجیح می‌داد تو حوزه‌ای فعالیت کنه که  از راه کم‌ریسک‌تر و بی‌دغدغه‌تری به موفقیت برسه.

شرایط بالا از پدیده‌ای نمایندگی می‌کنه که امروز توی دنیای کسب‌و‌کار با اصطلاح «اقیانوس قرمز» شناخته می‌شه. اقیانوس قرمز یعنی جنگ برای بقا؛ یعنی اینکه نیمه‌شب با عرق سرد از خواب بپری و رویاهات رو به‌شکل یک کابوس ببینی.

با‌این‌حال تو به‌عنوان یک کارآفرین، محکوم‌به حضور توی این آب‌ها نیستی؛ چون‌که راه دیگه‌ای به‌اسم «اقیانوس آبی» وجود داره که کسب‌و‌کارت رو در یک مسیر کم‌ریسک و کم‌دغدغه قرار می‌ده و خبر خوب اینکه برای رسیدن به آب‌های این اقیانوس، نیازی نیست که حوزه‌ی فعالیتت رو تغییر بدی. درادامه‌ی خلاصه کتاب استراتژی اقیانوس آبی، به‌طور قدم‌به‌قدم بهت توضیح می‌دم که چطور می‌تونی کشتی کسب‌و‌کارت رو به سمت آب‌های ایمنِ اقیانوس آبی حرکت بدی و از مسیر لذت ببری.

در ادامه‌ی خلاصه کتاب استراتژی اقیانوس آبی چکیدا بهت می‌گه که:

  • چطور بازار تولیدکننده‌های سیب‌زمینی سرخ‌کرده با حرکت به‌سمت اقیانوس آبی متحول شد؟
  • چگونه بینی قرمزرنگِ دلقک‌ها باعث شکل‌گیری شرکت‌های خیریه شد؟
  • چطور هتل‌های زنجیره‌ای سیتیزن‌ اِم (citizenM) با حذف پیش‌خوان، استراتژی اقیانوس آبی رو اتخاذ کرد؟