موضوع کتاب دربارهی چیه؟ بر اساس علم روانشناسی یاد میگیری که پدر یا مادر خوبی برای بچههات باشی
فرقی نمیکنه که تو صاحب بچه شده باشی یا نه؛ همهی آدمها یهجورایی درگیر تربیت بچه بودن. مثلاً ممکنه وقتیکه تو بچه بودی، بقیه نظرت رو مورد انتقاد قرار دادن یا اصلاً بهش توجهی نکردن و این باعث شده که تو احساس صدمه و تنهایی کنی. قبول دارم، حق داری؛ آخه یهجورایی این کار توی ذوق آدم میزنه؛ ممکنه الان پدر یا مادر باشی و دیدگاه بچهت رو نادیده گرفته باشی و همین موضوع رو بهعنوان یه چیز بیاهمیت فرض کردی. حتی ممکنه وقتی رو بهیاد بیاری که بچهت احساس بدخلقی کرده و بهت نیاز داشته؛ ولی تو بهش اهمیتی ندادی. نمیشه گفت که این دیدگاهها درست نیستن، فقط زاویه دید آدمها فرق میکنه.
من فلیپا پِری هستم و میخوام که توی این کتاب به بررسی مسئلهی تفاوت دیدگاهها بپردازم؛ چون اهمیت خیلی زیادی داره. راستش رو بخوای من اصلاً بهدنبال تکنیکهای تربیت بچه و ترفندهای جالب و اینچیزها نیستم. من توی این کتاب روی رشد روانی و عاطفی بچهها تمرکز کردم و اصلاً خوشم نمیاد حاشیه برم. آخر این کتاب مطمئن باش که یه برداشت جدید از روش تربیتی هزاران سالهی پدرومادرها پیدا میکنی. اگه همین الان بچهدار هستی میخوام اولِ کار یه چیزی بهت بگم. تو اگه میخوای که این دیدگاه جدید رو قبول کنی، باید تمام فرضیات کهنهی خودت رو دور بریزی و به اقدامات خودت و عواقب اونها توی درازمدت نگاه ویژهای داشته باشی.
توی خلاصه کتاب «کتابی که آرزو میکنید والدینتان خوانده بودند» بهکمک چکیدا متوجه میشی:
- چطوری تک والد بودن باعث آسیبرسیدن به بچه نمیشه؟
- چرا بچهای که خیلی به پدرومادرش وابستهس یه بچهی سالم تلقی میشه؟
- چه چیزی از دوران بچگی خودت میتونی یاد بگیری و برای تربیت بچهی خودت استفاده کنی؟