موضوع کتاب دربارهی چیه؟ با چالشهای دیدگاه رمانتیک به عشق آشنا میشی و میفهمی که عشق یه مهارته
عشق یه اتفاق جهانیه. اصلا ما بهواسطهی عشق بهدنیا اومدیم؛ عشق دو تا آدم به همدیگه که شدن پدر و مادر ما. آثار هر شاعر و نویسندهای رو که بخونی، میبینی حتما دربارهی عشق هم شعری گفته یا چیزی نوشته. عشق همیشه و همیشه ذهن و قلب آدما رو به خودش مشغول میکنه و انگار گمشدهایه که خیلی از آدما حتی تا آخر عمر هم پیداش نمیکنن؛ مثلا این شعر زیبا رو گوش کن:
«آن که می گوید دوستت میدارم، خنیاگر غمگینیست که آوازش را از دست داده است، ای کاش عشق را زبان سخن بود» بهنظر میاد گاهی در ابراز عشق بسیار ناتوان هستیم. یا مثلا غزلیات سعدی که از عاشقانهترین غزلها هستن. مثل این یکی:
«وه که جدا نمیشود نقش تو از خیال من تا چه شود به عاقبت در طلب تو حال من»
نکتهی مهمی که من یعنی آلن دوباتن میخوام بهش اشاره کنم، داشتن یه دید رمانتیک به عشقه. اگه دقت کنی، میبینی توی بعضی از شعرها این دیدگاه رمانتیک بهچشم میخوره. رمانتیکها به عشق در یک نگاه معتقدن و فکر میکنن اعتماد به غریزه و حس قلبیشون برای اینکه بفهمی یه نفر برای عشق تو لایق هست یا نه، کافیه. رمانتیسم همیشه بوده؛ ولی فقط چند قرنه که داره بهشکل یهجور آرمانگرایی دیده میشه. از وقتی که آدما فهمیدن مال و اموال کافی برای یه ازدواج موفق، ملاک مناسبی نیست، تصمیم گرفتن همهی وزن عشق و ازدواج رو بدن به احساسات. اینطوری شد که رمانتیسم شکل گرفت.
من توی خلاصه کتاب سیر عشق میخوام این نگاه رو در قالب یه رمان عاشقانه با یه داستان دربارهی زندگی مردی بهنام ربیع برات باز کنم و بهت بگم که نگاه رمانتیک به عشق چهشکلیه، چه چالشهایی داره و آیا واقعا باعث میشه ما بتونیم عشق رو بهمعنایی که توی ذهنمون هست تجربه کنیم یا نه.
توی خلاصه کتاب «سیر عشق» بهکمک چکیدا متوجه میشی:
- لحظهی عاشقشدن اهمیت بیشتری داره یا سیری که عشق طی میکنه؟
- چه موقع میشه گفت واقعا برای ازدواج، آمادگی داری؟
- چطوری از ایدئالگرایی در مورد عشق فاصله بگیری و حقیقت عشق رو بشناسی؟