موضوع کتاب درباره‌ی چیه؟ از طریق رویارویی با واقعیت دوران کودکی‌‌ت، مسیر پرمعنایی رو توی زندگی‌ت پیدا کنی که دوست داری توش قدم بذاری

«بعد از دومین تجربه‌ی خودکشی‌م درحالی‌که توی کلینیک بستری بودم، داشتم نقشه می‌کشیدم که چطوری خودم رو بکشم که این بار کسی نتونه نجاتم بده. دلم نمی‌خواست دیگه به این زندگی‌ای که از نظر من هیچ معنا و ارزشی نداشت برگردم؛ اما وقتی دوستم کتاب دلهره‌های کودکی رو به دستم داد، نتونستم از خوندنش دست بردارم. بار سوم که کتاب رو می‌خوندم شروع کردم به گریه‌کردن و با گریه‌های متمادی، داشتم اون خشم و غم و رنجشی رو که سال‌ها درون بدنم انباشته بودم، خالی می‌کردم. حالا دیگه دلم میخواست دنبال کمک بگردم و زنده بمونم.»

این بخشی از نامه‌ایه که یکی از خواننده‌های کتابم برای من فرستاده. در طول سال، من نامه‌های زیادی مشابه همین نامه دریافت می‌کنم که آدما با درک واقعیتی که توی کودکی‌شون اتفاق افتاده و بیرون‌ریختن اون رنج‌ها و دردها تونستن یه مسیر تازه رو توی زندگی‌شون پیدا کنن. من فهمیدم که آدما می‌تونن به خودشون کمک کنن.

من یعنی آلیس میلر می‌خوام توی این کتاب بهت بگم دروازه‌ی رسیدن به خود واقعی تو تا آخرین لحظه‌‌ی زندگی‌ت به‌روی تو بازه. اگه راهت رو گم کردی و میخوای تسلیم بشی، اما این رو فهمیدی و دردش رو حس می‌کنی، قبل از اینکه تسلیم بشی، حرفای منم بشنو. شاید این ترس‌های قدیمی‌ت هستن که باعث شدن خودِ واقعی‌ت رو فراموش کنی. 

من خودم سال‌ها پیش این رو نمی‌دونستم و حسابی توی یه‌سری قواعد و قوانین روان‌کاوی گیر افتاده بودم و فکر می‌کردم این قواعد تنها راه نجات از احساسات و خاطرات سرکوب‌شده‌ی ماست. اما بعد از سال‌ها تحقیق درباره‌ی کودکی خودم و به کمک نقاشی‌های خودجوشم تونستم چیزی رو که توی ۲۰ سال فعالیت روان‌کاوی از چشمام پنهان مونده بود، ببینم. برای همینم هست که ویرایش جدید کتابم با اونی که ۱۵ سال پیش نوشته بودم خیلی متفاوته.

من فهمیدم زندگی گذشته‌ی ما توی بدنمون انباشته میشه و راه نجاتمون اینه که این احساسات واپس‌رونده و سرکوب‌شده رو بشناسیم و اونا رو از بدن آزاد کنیم. این با بعضی از قواعد فروید و روان‌کاوی امروزی که میگه گذشته‌ت رو ببخش و فراموش کن، منافات داره. برعکس من متوجه شدم با انکار و سرکوب واقعیتِ گذشته، هیچی درست نمی‌شه.
 
توی خلاصه کتاب «دلهره‌های کودکی» چکیدا بهت یاد میده که:

  • چرا لازمه که خاطرات غم‌انگیز و سرکوب‌شده‌ی دوران کودکی‌ت رو به یاد بیاری
  • چرا افسردگی و خودنمایی با هم رابطه‌ی تنگاتنگی دارن
  • چطور با تبدیل‌شدن به خودِ واقعی‌ت می‌تونی دنیا رو به‌سمت بهترشدن پیش ببری