موضوع کتاب دربارهی چیه؟ یاد میگیری که چطوری برنامههای خودتو عملی کنی.
خیلی از ما موقع سال تحویل به خودمون وعدههای بزرگی برای تغییر زندگیمون میدیم و مشخصه که جوگیریم! از همون روز اول تصمیم میگیریم باشگاه بریم و چربیها رو آب کنیم و یه سیکسپک درستوحسابی بسازیم؛ ولی سال میگذره و دوباره اسفند میشه و ما هیچکاری نکردیم و تازه اگه شانس بیاریم بدتر نمیشیم. چرا اینطوریه؟ دلیلش خیلی واضحه: ما بلد نیستیم برنامهها رو اجرا کنیم و توی این مرحله شکست میخوریم.
همین مسئله درمورد شرکتها هم صادقه. توانایی تغییر، چیزیه که میتونه باعث موفقیت شرکتها بشه؛ ولی این تغییر به برنامه اجرایی نیاز داره. چطوری باید برنامهها رو اجرا کرد؟
توی این کتاب میخوام بهت بگم که چهارتا مسیر وجود داره که باید سعی کنی اونا رو دنبال کنی تا عملکرد خودتو بهتر کنی و به اهدافت برسی. من درمورد سختگیریهای شدید و داد زدن روی سر کارمندا و فشار آوردن به اونا حرف نمیزنم. من میخوام بهت یاد بدم که این رشتهها رو با مسیر رشد شرکتت هماهنگ کنی تا بفهمی مهمترین اهدافی که داری چی هستن. از طرفی تو میتونی رفتار افراد هم تغییر بدی که این یکی از سختترین کارای سازمانیه.
توی خلاصه کتاب «چارچوب اجرای استراتژی» چکیدا بهت یاد میده که:
- گردبادها چه ربطی با رسیدن تو به اهدافت دارن؟
- چرا اهداف مبهم نمیتونن تو رو به جایی برسونن؟
- چرا باید همیشه یه تابلوی امتیاز توی دفتر کارت داشته باشی؟