این کتاب راجعبه چیه؟ یه دیدگاه جدید درمورد سوال همیشگیِ «چرا من چنین حسی دارم؟» بهت میده
همهی ما میدونیم که انسانها درطول زمان جوری تکامل پیدا کردن که بهطور فزایندهای توی زندهموندن و تولیدمثل موفق باشن؛ اما شده تاحالا به این فکر کنی که چرا گونهی انسان هنوز بهقدری درگیر ناکارآمدیه که گذروندن یه روز معمولی براش مثل یه مبارزهی حماسیه؟
اگه این سوال برای تو هم پیش اومده، بدون که تنها نیستی. این همون سوالیه که من یعنی راندولف ام. نس میخوام توی این کتاب بهش پاسخ بدم.
درواقع باید بهت بگم که دلایل خوبی برای همهی احساسات آشفته و اختلالات نگرانکنندهی ما درمورد چیزایی مثل غذا، رابطهی جنسی و مواد مخدر وجود داره. این احساسات و اختلالات ممکنه توی نگاه اول یهجور ناسازگاری با علم تکامل بهنظر بیاد؛ اما درواقع مثالهای مفیدی از سیستمهای داخلیای هستن که درطول زمان درون ما توسعه پیدا کرده و نشون میده که این سیستمهای درونی چطور میتونه با زندگی مدرن در تضاد باشه.
بعضی وقتا احساسات، مانعِ ما برای داشتن یه زندگی مفید و پربار میشه؛ اما درواقع حتی برای ناخوشایندترین واکنشهای عاطفی انسان هم دلایل خوبی وجود داره که درک اونا میتونه به ما کمک کنه احساس بهتری نسبتبه خودمون داشته باشیم.
توی خلاصه کتاب «دلایل خوب برای احساسات بد» چکیدا بهت میگه که:
- چرا حسادت برای ژنهای ما چیز مفیدی بهحساب میاد؟
- چرا رضایت جنسی یه اولویت تکاملی نیست؟
- چرا حس شعفی که از مصرف مواد مخدر ناشی میشه از لذتهای دیگه خطرناکتره؟