موضوع کتاب درباره‌ی چیه؟ بالاخره یاد می‌گیری که چرا تو هیچ‌وقت به‌تنهایی فکر نمی‌کنی

افسانه‌ی «نابغه‌ی تنها» واقعاً داستان اساطیری جالب و شیرینیه و می‌تونه تا حد زیادی قانع‌کننده باشه. از همون روزی که به مدرسه میری، معلم‌ها بهت میگن که آدم‌های موفق، نابغه و اسطوره‌ای مثل آیزاک نیوتن، آلبرت انیشتین و... مسئول اکتشافات علمی بزرگ تاریخ هستن. بر اساس تموم روایت‌هایی که درمورد این افراد وجود داره، پیشرفت‌های فکری این آدم‌ها تمام و کمال به‌وسیله‌ی ذهن درخشان خودشون هدایت شده؛ یعنی اون‌ها به‌هردلیلی، با توانایی‌های ذهنی خاصی متولد شدن و به‌عبارتی از همون روز اول نابغه بودن.

می‌خوام بهت بگم که اصلاً این‌طوری نیست.

هوش انسان و پیشرفت فکری بیشتر از این‌که یه چیز شخصی باشه، یه چیز عمومیه. این یعنی اگه تو توی جامعه‌ای زندگی کنی که شهروندانِ آگاهی نداره، نه‌تنها فکرکردن برات سخت‌تر میشه، بلکه راه پیشرفت بر تو مسدودتر میشه. من می‌خوام توی کتاب «توهم آگاهی» برات با دلیل توضیح بدم که هوش انسان اصلاً شخصی نیست و یه‌چیز اجتماعیه و همین‌طور می‌خوام بهت بگم که تو هیچ‌وقت به‌تنهایی فکر نمی‌کنی.

توی خلاصه کتاب «توهم آگاهی» به‌کمک چکیدا متوجه میشی:

  • چرا گیاه ونوس مگس‌خوار مثل عروس دریایی نیست؟
  • چطوری مغز ما تا این‌حد بزرگ شد و تکامل پیدا کرد؟
  • چطور یه ژن خوک باعث ایجاد پرتقال خوکی نمی‌شه؟