موضوع کتاب درباره‌ی چیه؟ یاد می‌گیری که دیسیپلین ربطی به اراده‌ی پولادین نداره و از مسیر دیگه‌ای باید ایجادش کرد!

احتمالا تو هم توی مقطعی از زندگیت تصمیم گرفتی تا با اراده‌ای قوی، تغییری در رفتارت ایجاد کنی و احتمالا توی این مسیر واضحا شکست خورده باشی.

اغلب آدما به دیسیپلین از زاویه‌ی اراده‌ی محض نگاه می‌کنن.

اگه ما کسی رو ببینیم که هر روز ساعت ۵ صبح از خواب بیدار بشه، آبمیوه‌ش رو بخوره، لباس ورزشیش رو بپوشه و برای ۲ ساعت بی‌وقفه بدوه، درنظرمون یه آدم بااراده میاد که هربار با نیروی مخالفِ درونش می‌جنگه و پیروز میشه؛ اما این نگاهِ ما چقدر با واقعیتِ امر منطبقه؟ تقریبا هیچ!

به‌خاطر اینکه اگه واقعا همچین‌کسی رو اطراف خودت داشته باشی، متوجه چیزی میشی که در نگاه اول شوکه‌کننده‌ست و اونم اینه که این آدم برای انجام این کارها با خودش نمی‌جنگه، بلکه از انجام تمام این کارها لذت می‌بره؛ یه‌جور لذتی که از زاویه‌ی دیدِ ما هیچ‌جوره با عقل جور درنمیاد.

دیدنِ دیسیپلین به‌چشم اراده‌ی محض محکوم به شکسته؛ چون جنگیدنِ هرروزه با خودمون شاید برای کوتاه‌مدت جواب بده، اما در بلندمدت ما رو به خونه‌ی اول برمی‌گردونه. هرکسی که یک‌بار توی عمرش رژیم گرفته باشه، می‌تونه این حقیقت رو تایید کنه که جنگیدنِ هرروزه با خودمون فقط شرایط رو بدتر می‌کنه.

نکته اینجاست که اراده مثل یه عضله کار می‌کنه. اگه زیادی ازش کار بکشی، خسته میشه و خالی می‌کنه. 

هفته‌ی اولی که به رژیم جدید، برنامه‌ی ورزشی یا حتی یه روتین صبحگاهی متعهد میشی، همه‌چیز گل‌و‌بلبله، اما وقتی به هفته‌ی دوم و سوم می‌رسی، سختی‌ها خودشون رو نشون میدن و یهو به خودت میای و می‌بینی که دوباره به اون شب‌بیداری‌ها و سبک زندگیِ قبلی‌ت برگشتی.

همونطور که نمی‌تونی یهو باشگاه بری و وزنه‌ی ۱۰۰ کیلویی بزنی، به‌همون‌شکل هم نمی‌تونی یهو ساعت رو برای ۴ صبح کوک کنی و یه‌شبه از یه جغد شب به یه سحرخیزِ بابرنامه تبدیل بشی.

برای اینکه شانس تغییر داشته باشی، باید اراده‌ت رو به‌صورت مستمر در یه بازه‌ی تقریبا بلندمدت تمرین بدی.

اینجا یه تناقض ممکنه برات پیش بیاد؛ مثل همون قضیه‌‌ای که میگه اول مرغ بوده یا تخم‌مرغ؟

برای ساخت اراده، ما نیاز به دیسیپلین در بلندمدت داریم؛ اما همچنان برای اینکه دیسیپلین داشته باشیم، به اراده‌ای پولادین نیازمندیم. سوال اینه که کدوم به کدوم مقدم‌تره؟ چی‌کار باید بکنیم؟ چطور باید شروع کنیم؟

نگاه به دیسیپلین از پنجره‌ی اراده باعث ایجاد پارادوکس و تناقضی برای یه مسئله‌ی ساده میشه که البته واقعیت نداره. همونطور که در ادامه‌ی این خلاصه کتاب قراره بهت توضیح بدم، دیسیپلین در زندگیِ واقعی تمرینات کاملا متفاوتی رو می‌طلبه که اغلبِ ما باهاشون آشنا نیستیم. 

در ادامه‌ی خلاصه کتاب «دیسیپلین از زبان مارک منسن» به‌کمک چکیدا متوجه میشی:

  • اراده‌ی ما چطوری ساخته میشه؟
  • چرا دیسیپلین ازطریق تکیه بر اراده‌ی محض محکوم به شکسته؟
  • چطور دیسیپلین رو بدون فشار و اجبار وارد زندگی‌مون کنیم؟