این کتاب راجع‌به چیه؟ با خوندنش می‌تونی بیشتر درگیر سیاست بشی و توی دموکراسیِ بی‌واسطه نقش داشته باشی

از زمانی که سال ۱۷۶۲ کتاب «قرارداد اجتماعی» نوشته شده تا الان که توی قرن بیست‌و‌یکم زندگی می‌کنیم، خیلی چیزا توی دنیا تغییر کرده. 

درواقع یکی از مهم‌ترین تغییرات دنیا این بوده که حکومت‌های پادشاهیِ اروپا عمدتا با دولت‌های دموکراتیک که با رای مردم انتخاب میشن، جایگزین شدن؛ به‌خاطر همین ممکنه توی نگاه اول به این نتیجه برسی که دولت‌های مدرن غربی تا حد زیادی دیدگاه‌های مطرح‌شده توی کتاب «قرارداد اجتماعی» رو برآورده کردن؛ یعنی به ایجاد اقتدار سیاسی براساس خواست مردم روی آوردن. 

بااین‌حال قبل از اینکه خودمون رو برای دستیابی به دموکراسی تحسین کنیم، باید به یه نقص آشکار توجه داشته باشیم؛ اینکه قوانین جوامع ما به‌دست نمایندگان و مقامات تعیین میشه؛ نه مستقیما به‌دست مردم. 

درواقع توی دنیای امروز، اکثریت قریب‌‌به‌اتفاق مردم از جمله خود ما توی روندهای سیاسی‌ای که زندگی‌مون رو شکل میده، درگیری فعالانه‌ای نداریم. بیشتر ما حتی علاقه‌ای نداریم که توی این روندهای سیاسی دخالتی داشته باشیم. البته درسته که هرازگاهی پای صندوق‌های رای می‌ریم و بیشتر وقتا هم درمورد تصمیماتی که نمایندگانمون توی مجلس‌ می‌گیرن غر می‌زنیم؛ اما درنهایت خیلی از ما آسایش رو به تعیین سرنوشت و درگیری فعالانه توی عرصه‌ی سیاست ترجیح می‌دیم. به‌هرحال اینکه منفعلانه گوشه‌ای بشینیم و زندگی‌مون رو پیش ببریم، آسون‌تر از اینه که توی عرصه‌ی سیاسی فعالیتی داشته باشیم.

توی این خلاصه کتاب با هم می‌بینیم که مشارکت مدنی دقیقا همون چیزیه که یه دولت رو سرپا نگه می‌داره و زمانی که وجود نداشته باشه، دولت درمعرض خطر فساد یا فروپاشی قرار می‌گیره. 

توی خلاصه کتاب «قرارداد اجتماعی» چکیدا بهت میگه که:

  • چرا فقط طلوع تمدن می‌تونه ما رو به انسان‌های واقعی تبدیل کنه؟
  • چرا دونستن درمورد جمهوری سابق روم انقدر اهمیت داره؟
  • چی باعث شد که کتاب قرارداد اجتماعی بعد از انتشار، ممنوع بشه؟