موضوع کتاب دربارهی چیه؟ از فضیلت یکیشدن با دنیا بهرهمند میشی
این روزها همه میگن عوامل حواسپرتی زیاد شدن و از وقتیکه موبایل اومده دیگه همه سرشون توی گوشیه و از زندگی توی زمان حال و همینطور ارتباط واقعی با آدمهایی که اطرافمون هستن، محروم شدیم. وقتیکه آلن واتس این کتاب رو نوشت، دههی ۶۰ میلادی بود. توی اون دوره هیچ خبری از تبلیغات دیجیتال، اینستاگرام، تیکتاک و بقیهی شبکههای اجتماعی نبود. آلن واتس توی اون دوره احساس میکرد که مردمِ اطرافش بهعنوان یه انسان نمیتونن با هم ارتباط برقرار کنن و هربار که میخوان به پرسشهای بزرگ زندگی جواب بدن، شکست میخورن.
در واقع، تلاش برای درک جایگاه توی جهان و پیدا کردن یه هدف معنوی اصلاً چیز جدیدی نیست و آدمها از روز اول میخواستن بدونن کجای جهان هستن و جواب سؤالهای بزرگ رو پیدا کنن. بههمیندلیل درسته که این کتاب توی دههی ۶۰ میلادی نوشته شده؛ ولی محتوای اون چیزیه که میتونه با زندگی امروزه هم مرتبط باشه و شاید این ارتباط بیشتر از هر زمان دیگهای باشه.
پیام این کتاب، برقراریِ ارتباطه. البته منظورم از ارتباط این نیست که فقط با انسانها رابطه برقرار کنی، منظورم اینه که با تمام خلقت ارتباط برقرار کنی. بههرحال، اون نیروهایی که ما رو پرورش دادن، علفها، درختها، پرندهها، حیوانات و بقیهی موجودات روی این سیاره رو هم پرورش دادن؛ بههمیندلیل هر موجود زندهای که روی این سیاره زندگی میکنه، از اساس با هم ارتباط دارن و اگه زودتر این موضوع رو قبول کنیم، وضعیت بهتری داریم.
آلن واتس خیلی از دورهی خودش جلوتر بود و بهنظرم الان وقتش رسیده که با فلسفهی جالب اون آشنا بشی و یه زندگی رضایتبخشتر رو شروع کنی.
توی خلاصه کتاب «حکمت یکی شدن با جهان» بهکمک چکیدا متوجه میشی که:
- حکمت باستانی ویدانته چه چیزی رو به ما یاد میده؟
- چه زبونی میتونه ادراکات مردم رو بیان کنه؟
- چرا حتمیبودن مرگ نباید دلیلی برای نگرانی باشه؟