موضوع کتاب دربارهی چیه؟ یاد میگیری که چطور بهاسم استراتژی در هزارتوی تاریکی گم نشی و مسائلی رو پیدا کنی که واقعا مهم هستن!
وقتی حرف از استراتژی میشه، اولین چیزی که به ذهن میرسه برنامهریزی برای رسیدن به اهدافه؛ اما حقیقت اینه که استراتژی خیلی فراتر از نوشتن لیستی از کارها یا تعیین اهداف بلندمدته. من توی این کتاب میخوام بهت یاد بدم که استراتژی یعنی تشخیص درست چالشها و پیداکردن گرهای که اگه باز بشه، مسیر موفقیت هموار میشه.
توی جنگل فونتنبلو در فرانسه، یه صخره بهاسم «لو توآ دو کول دو شیئن» وجود داره که صعود ازش خیلی سخته و دقیقا بهخاطر همین هرسال کلی صخرهنورد از سراسر دنیا اینجا میان تا از این صخره صعود کنن. چرا؟
این صخره یه قسمت دشوار داره که صخرهنوردها بهش میگن «گره» یا همون «کراکس». برای صعود، تنها قدرت بدنی کافی نیست؛ باید راهحل درست برای عبور از این گره پیدا بشه. اگه بخوای سرراست قسمت «گره» رو رد کنی، قفسهی سینهت با تختهسنگ برخورد میکنه و بهت اجازه نمیده که خودت رو بالا بکشی، پس باید از روش نامعمولی برای صعود استفاده کنی. باید کاری رو بکنی که در نگاه اول بهنظرت نمیرسه.
اینجا بود که متوجه شدم موفقیت فقط به تلاش و انگیزه بستگی نداره؛ بلکه بیشتر به تواناییِ دیدنِ مشکلاتی بستگی داره که شاید در نگاه اول اصلا متوجهشون نباشیم.
من این رو با مشاهدهی صعود سنگنوردها فهمیدم که اتفاقا بینشی استراتژیک رو در من بیدار کرد که من اسمش رو با وامگیری از صخرهنوردی، «گره» گذاشتم. «گره» یه مهارت استراتژیک هست که سه بخش داره:
اولینبخش قضاوت دربارهی اینه که کدوم مسائل واقعا مهم هستن و کدومیک در اولویت دوم قرار دارن.
بخش دوم قضاوت دربارهی دشواریهای حلکردن این مسائل هست.
بخش سوم هم تواناییِ تمرکز و جلوگیری از تقسیم بیشاز حد منابع هست؛ اینکه تلاش نکنیم تمام کارها رو در آنِ واحد انجام بدیم.
ترکیب این سه بخش به تمرکز بر گره مسئله میانجامه که همون مهمترین بخشِ قابلرسیدگی در بین مجموعهای از چالشهاست؛ یعنی بخشی که با اقدام منسجم احتمال حلشدنش زیاده.
توی این کتاب قراره من به این موضوع بپردازم. قراره از این بگم که چطور این گره استراتژی رو در کار خودمون ببینیم و راهحل درستی رو براش ارائه بدیم.
استراتژی مثل حلکردنِ یه معمای پیچیدهست. بعضی وقتها مشکل این نیست که تلاش کافی نداریم؛ مشکل اینه که نمیدونیم انرژی و منابعمون رو کجا باید متمرکز کنیم. برای این موضوع، مثالهای جذابی از کسبوکارها و افراد موفق برات آوردم که تونستن با شناسایی درست گره اصلی مشکلاتشون، به پیشرفتهای بزرگ برسن.
هنر استراتژیست در اینه که گره بازشدنی تعریف کنه و برای گشودنش راهکار پیدا کنه یا طرحی ارائه بده.
استراتژی رو با تعیین اهداف شروع نکن، بلکه در ابتدا چالشها رو درک کن و گرهش رو دریاب. استراتژی هدف یا وضعیت نهایی مطلوبت نیست، بلکه نوعی حل مسئلهست.
این کتاب بهدرخواست شرکت فولاد مبارکهی اصفهان تهیه و خلاصه شده و در راستای مسئولیت اجتماعی این شرکت بهصورت رایگان در دسترس مخاطبان چکیدا قرار گرفته است.
در ادامهی خلاصه کتاب «گره استراتژی» بهکمک چکیدا متوجه میشی:
- چطور میتونی مشکل اصلی رو از بین همهی مشکلات شناسایی کنی و فقط روی اون تمرکز کنی؟
- چه ابزارهایی میتونن بهت کمک کنن تا چالشهای مهم رو تجزیه و تحلیل کنی و با دیدی باز بهشون نزدیک بشی؟
- چطور میتونی به یه استراتژیست حرفهای تبدیل بشی که توی دنیای شلوغ امروز از همهی حاشیهها فاصله میگیره و میره سراغ حل واقعیترین مشکلات؟