موضوع کتاب راجعبه چیه؟ نگاهی به فلسفهی زندگی افسانهای فردی از سیلیکونولی
وقتی اسم سیلیکونولی رو میشنوی، چه تصویری توی ذهنت شکل میگیره؟
بعضیا یقهاسکیِ مشکی رو تصور میکنن (اشاره به تقلید از پوشش استیو جابز)، بعضیا پولِ زیاد رو متصور میشن و یهسری دیگه هم شرکتهای بزرگی مثل فیسبوک به ذهنشون میرسه.
چیزی از مربی فوتبال پنسیلوانیایی بهیاد میاری که مثل ملوانها فحش میداد و توی اتاق هیئتمدیره برای همکاراش بوسه میفرستاد؟
بیل کمپل یه مربی کسبوکار بود که رفتاراش بهظاهر ناهنجار بهنظر میومد. اون به استارتاپهایی مثل اپل و گوگل کمکهای بزرگی کرد و توی معروفشدن این نامها و تبدیلکردنشون به شرکتهای پرارزشی که امروز هستن، نقش مهمی داشت.
بیل کمپل، دوست و مربی خیلیها بود؛ از استیو جابز گرفته تا مدیرعامل سابق گوگل، اریک اشمیت. دیدگاه منحصربهفرد بیل توی رهبری و تیمسازی تا زمان مرگش که سال ۲۰۱۶ اتفاق افتاد، اون رو به یکی از تاثیرگذارترین و مهمترین ذهنهای تجاری جهان تبدیل کرد.
بهنظر میرسه کاری که بیل کرد یه عمر زمان برده باشه؛ اما اون دستاوردهای شگفتانگیزش رو فقط توی چند دهه بهدست آورد و برخلاف خیلی از مربیهای دیگه، مربی اصیلی بود که هرگز اصالت و درسهایی رو که بهعنوان مربی فوتبال کالج یاد گرفته بود، فراموش نکرد.
توی این خلاصه کتاب باتوجهبه بیشاز ۸۰ مصاحبه با افرادی که اون رو میشناختن و دوستش داشتن، زندگی و ایدههای افسانهای و درعینحال واقعنگرانهی بیل کمپل از سیلیکونولی رو بهت میگم.
توی خلاصه کتاب مربی تریلیون دلاری چکیدا بهت میگه که:
- بایدها و نبایدهای سلسلهمراتبی کدوما هستن؟
- چرا تاثیرگذارترین رهبران از نشوندادن احساسات خودشون ابایی ندارن؟
- چرا اعتماد مهمترین داراییه؟