خلاصه کتاب آیین دوست یابی

خلاصه کتاب آیین دوست یابی از دیل کارنگی رو به‌چشم یه خودآموز برای داشتن روابط دوستانه‌ی بهتر و آشناشدن با افراد بیشتر ببین.

این کتاب بهت رفتار درست با افراد غریبه و آشنا رو آموزش میده تا نه‌تنها دوستان خوبی رو برای خودت ایجاد کنی، بلکه خودت رو به یک آدم محبوب و خوشنام بین آدما تبدیل کنی.

برای رسیدن به چنین جایگاهی، البته تکنیک‌های مختلفی وجود داره که باید از وجودشون آگاه باشی.

تا قبل از اینکه کتاب آیین دوست یابی نوشته بشه، هیچ خودآموز جامع و کاملی درباره‌ی این تکنیک‌ها وجود نداشت؛ اما دیل کارنِگی، یعنی نویسنده‌ی این کتاب با پی‌بردن به این خلا و مطلع‌بودن از نیاز افراد به برقراری ارتباط موثرتر، بلافاصله دست‌به‌کار شد و بعد از سال‌ها تحقیق، کتابِ پیش‌ِ‌رو رو نوشت که به‌سرعت در سراسر جهان محبوب شد.

توی خلاصه کتاب آیین دوست یابی قراره داستان‌های واقعیِ زیادی رو بخونی که هرکدوم هزاران درس رو در خودشون جای دادن.

نکته‌ی جالب درباره‌ی کتاب، همین بیانِ داستان‌گونه‌ی آموزه‌هاش هست؛ یعنی به‌جای اینکه خیلی خشک حرف بزنه و تکنیک‌هاش رو به‌رخ خواننده بکشه، یه‌سری داستان جذاب و مرتبط رو پشتِ هم ردیف می‌کنه تا یادگیری تکنیک‌ها برای خواننده آسون‌تر باشه.

مثلا توی قسمت اول، کتاب درباره‌ی اهمیتِ انتقادنکردن از آدما صحبت می‌کنه و یه داستان جالبی رو درباره‌ی همین موضوع تعریف می‌کنه:

«باب هوور، خلبان مشهور هواپیما در حال پرواز از یک نمایشگاه هوایی در سن دیگو بود که ناگهان هر دو موتور هواپیماش از کار افتاد. به‌طور معجزه‌آسایی تونست هواپیماش رو فرود بیاره و خودش و بقیه‌ی سرنشین‌ها سالم ازش پیاده بشن؛ البته متاسفانه هواپیما آسیب زیادی دید. دلیل این خرابی این بود که هواپیمای پروانه‌ای جنگ جهانی دوم خیلی اتفاقی با سوخت جت پر شده بود. توی فرودگاه، هورو مکانیکی رو دید که این اشتباه رو انجام داده بود. مرد جوان اشک می‌ریخت و می‌دونست هوور از خسارتی که به هواپیمای گرون‌قیمتش وارد شده و خطری که سه سرنشین رو تهدید کرده، چقدر خشمگین و ناراحته.

به نظرت عکس‌العمل هورو چی بود؟ آیا داد زد؟ سرزنشش کرد؟ یا ازش انتقاد کرد؟ هیچی. در واقع هوور برای اینکه نشون بده به اون مکانیک ایمان داره و مکانیک از این ماجرا درس گرفته، دوست داره روز بعد هم همین مکانیک، هواپیماش رو سرویس کنه. 

دلیل این رفتار هوور، شاید این بود که اون چیزی رو می‌دونست که روانشناسی به اسم اسکینر، مدت‌ها پیش کشف کرده بود. اسکینر متوجه شد یادگیری حیواناتی که برای رفتار خوب پاداش می‌گیرن، بهتر از حیواناتی هست که برای رفتار بد مجازات می‌شن.
 
در مورد آدم‌ها هم همینه. انتقاد، اون‌ها رو ترغیب نمی‌کنه که رفتارشون رو درست کنن؛ بلکه درعوض آدما رو وارد فاز تدافعی می‌کنه؛ بنابراین، شخصی که نقدش می‌کنی، واقعا به حرفات گوش نمی‌ده. اون فقط احساس می‌کنه که بهش حمله شده و واکنش طبیعیش توی این شرایط باید مقابله با حرفات باشه.»

جملاتی از کتاب آیین دوست یابی

- با دیگران بخند، نه بر دیگران!
- دیگران را همانگونه که هستند، بپذیر!
- برای رسیدن به آرامش باید پرده‌ای آهنین روی گذشته و آینده کشید و صرفا به زمان حال فکر کرد.
-اگر می‌بینی کسی به روی تو لبخند نمی‌زند، علت را در لبان فروبسته‌ی خودت جست‌و‌جو کن.
- همواره دیگران را تشویق کنید. خطاهایشان را کوچک و کاری که می‌خواهید انجام دهند، آسان جلوه دهید.
- هنر گوش‌دادن را یاد بگیرید. گاهی‌اوقات فرصت‌ها به‌آرامی در می‌زنند.
- گاهی اوقات انسان‌ها صرفا به دو گوش شنوا نیاز دارند که بتوانند به‌راحتی صحبت‌های خودشان رو انجام دهند.
- محبت صادقانه را از سگ آموختم؛ هنگامی که با دیدن صاحبش از فرط خوشحالی بالا و پایین می‌پرد و خوشحالی خود را عیان می‌کند.