کتاب راجعبه چیه؟ میفهمی که برای کشف معنای زندگی خودت کافیه با جریان حرکت کنی
چطوریه که بعضیا دارن از یه حضور شاد و خلاقانه لذت میبرن، درحالیکه به نظر میاد بعضیای دیگه خودشون رو توی یه شرایط راحت، اما خستهکننده میبینن.
کتاب جریان برای این مساله پاسخی داره.
توی علم روانشناسی یه مفهومی بهاسم جریان وجود داره که دقیقا به همین موضوع میپردازه و نشون میده که توی زندگی پراضطراب و پریشون، ما آدما معمولا به مقایسهی دستاوردهای ظاهری روی میاریم و مثلا خودمون رو درگیر مقایسه با دیگران میکنیم.
این کتاب بهعنوان یه چارهی شدیدا ضروری، تکنیکهایی رو ارائه میده که بهجای تمرکز روی پاداشهای بیرونی، روی دریافتهای درونی خودمون متمرکز بشیم که کاملا ما رو درگیر علاقههای خودمون میکنه تا بتونیم وارد فاز جریان کامل بشیم. توی چنین حالتی ما اصلا دستاوردهای بیرونی مثل قدرت و ثروت برامون اهمیت نداره و حتی نظرات بقیه رو هم در نظر نمیگیریم.
بر اساس سالها تحقیق تجربی، جریان مفهومیه که هم از خرد باستانی و فلسفه بهره میبره و هم از روانشناسی مدرن. این مفهوم نمونههای زیادی از افرادی رو نشون میده که یاد گرفتن چطوری وارد منطقهی جریان بشن و درنتیجه زندگی رضایتبخشی رو تجربه کنن و بهترین کار خودشون رو ارائه بدن.
جریان مفهومی هست که در طول تاریخ دانشمندان و افراد بزرگی ازش بهره بردن. این افراد بعضی از انقلابیترین کارای خودشون رو توی اوقات فراغت انجام دادن.
توی این خلاصه کتاب متوجه میشی که چیزی باعث میشه تا یه فرد ثروتمند روزش رو با بیحوصلگی طی کنه، اما در نقطهی مقابل، یه کارگر با درآمد معمولی در تمام روز احساس شادابی و سرزندگی کنه. همچنین یاد میگیری که چرا محبوسکردن خودت میتونه توی کشف اهدافت و تقویت ارادهت بهت کمک کنه؛ همونطور که مالکوم ایکس اینکارو انجام داد. درنهایت میبینی که چطور توجه بیشتر به محیط اطرافت میتونه باعث بشه از موسیقی گوشکردن، نهایت لذت رو ببری.
اگه از کارت ناراضی هستی یا توی خونه حوصلهت سر میره و حالت خوش نیست، این خلاصه کتاب میتونه از بلاتکلیفی درت بیاره و کمکت میکنه که از زمان محدودی که روی این کرهی خاکی داری، نهایت استفاده رو ببری.