این کتاب راجع به چیه؟ درباره‌ی اینه که یاد بگیر زندگی رو کامل زندگی کنی

یه جا توی فیلم زوربای یونانی، زوربا، قهرمان داستان که به‌طرز غیرقابل کنترلی خوشحاله، زندگی خودش رو یه «فاجعه‌ی کامل» توصیف می‌کنه. زوربا اصلا آدم منفی‌ای نیست، اما داره به این واقعیت اشاره می‌کنه که یه زندگی پربار، مجموعه‌ای از شادی‌ها و بلاهای بزرگ و لذت‌ها و دلخوری‌های کوچیکه و تو نمی‌تونی درها رو فقط روی ناراحتی‌ها و بلاهای زندگی ببندی، چون شادی‌ها و لذت‌ها هم پشت در می‌مونن.

حرف اصلی من اینه که باید با مصیبت‌های زندگی روبه‌رو بشی تا لذت‌ها هم به زندگیت راه پیدا کنن. به‌نظر ساده میاد، نه؟ اما همون‌طور که احتمالا تجربه‌های تلخ زندگی بهت یاد داده، روبه‌روشدن با غم‌ها، استرس‌ها، حسرت‌ها و بدشانسی‌ها خیلی هم آسون نیست.

خوشبختانه راهی وجود داره که بشه با یه ذهن روشن و آروم به پذیرش استرس، غم و درد رسید. این روش، ذهن‌آگاهیه، یه تکنیک مدیتیشن که ذهن و بدن رو به هم متصل می‌کنه، لذت‌ها رو تشدید می‌کنه و راهکارهای مفیدی برای کناراومدن با درد بهت میده.

توی این خلاصه‌کتاب، چکیدا بهت یاد میده که:

  • چطور تنفس می‌تونه قفل انجام ذهن‌آگاهی رو برات باز کنه؟
  • چرا استرس یه چرخه‌ی معیوبه و چطوری می‌تونی اون رو بشکنی؟
  • چه ابزارهایی برای زندگی توی زمان حال لازم داری؟