این کتاب راجعبه چیه؟ با خوندنش میتونی توانایی بهرهوری بدون استرس رو بهدست بیاری
دقت کردی وقتی یه سنگریزه داخل چالهی آب میندازی، آب چطور واکنش میده؟
کاملا متناسب با جرم سنگریزه و نیرویی که باهاش پرتاب شده؛ یعنی آب واکنش کم یا بیش از حدی نشون نمیده.
بااینحال وقتی ما توی زندگی با موقعیتهای استرسزا روبهرو میشیم، بیشتر وقتا اجازه میدیم با تحریک واکنش نامتناسب، ما رو کنترل کنه؛ مثلا اگه زیر کوهی از کارهای انجامنشده مدفون شدی و رئیست یه ایمیل برات میفرسته که یه کار دیگه به این کوه اضافه میکنه، ممکنه احساس فشار شدید کنی و با یه ایمیل تند و بیادبانه جوابش رو بدی. بااینحال بهنظرت بهتر نبود اگه روحیهای شبیه به آب داشتی؟ یعنی به این ایمیل یا هر اتفاق دیگهای که باهاش مواجه میشی واکنش کم یا بیش از حدی نشون ندی و درعوض همیشه عکسالعمل درخور و مناسبی داشته باشی؟
برای اینکه بتونی به این مرحله برسی، باید یه حس کنترل روی همهی کارات داشته باشی. اینجاست که روش انجام کارها یا بهاصطلاح GTD وارد عمل میشه.
GTD براساس اصول سادهای مثل داشتن یه سیستم جامع از لیستهای خارجی و تعریف اقدامات واضح و ملموس بعدی ساخته شده؛ درنتیجه فضای مغز رو برای حل مشکلات آزاد میکنه و همهی پروژههای شخصی و حرفهایت رو روبهجلو نگه میداره.
با خوندن این کتاب نهتنها یاد میگیری چطور از GTD برای سازماندهی بهتر کارات استفاده کنی، بلکه با چندتا سوال اساسی درمورد هدف زندگیت هم آشنا میشی که پاسخ به اونا میتونه مسیر آیندهت رو روشنتر کنه.
وقتی این حس وضوح و کنترل رو بهدست بیاری، نهتنها میبینی که بهرهوریت بیشتر شده، بلکه سطح استرست هم بهشدت کاهش پیدا کرده؛ چون احساس میکنی آرامش خاطر داری و کنترل همهی کارات رو بهعهده گرفتی.
توی خلاصه کتاب «بهانجامرساندنِ کارها» چکیدا میخواد بهت بگه که:
- چطور ممکنه از مغزت سوءاستفاده کنی؟
- با رویاها و ایدههای بلندمدتی مثل صعود به اورست چیکار باید کرد؟
- چرا خستهبودن بهانهی خوبی برای عدم بهرهوری نیست؟