این کتاب راجع‌به چیه؟ پشت پرده‌ی قتل‌های بی‌رحمانه‌ای رو می‌شنوی که سال ۱۹۵۹ یه شهر کوچیکِ روستایی توی کانزاس رو تکون داد

وقتی رمان‌نویس و فیلمنامه‌نویس آمریکایی، ترومن کاپوت، برای اولین بار توی نوامبر ۱۹۵۹ خبر ۴تا قتل رو توی کانزاس شنید، حسابی توجهش جلب شد. این قتل‌ها سریعا به صدر اخبار رفت و کاپوت تصمیم گرفت به کانزاس سفر کنه تا خبرای دست‌اول بیشتری از این ماجرا دستش بیاد.

اون و هم‌سفرش، یعنی هارپر لی که اونم یه رمان‌نویس بود، توی این سفر با مردم شهر کوچیکی توی کانزاس که محل وقوع این جنایت‌های وحشتناک بود، ارتباط نزدیکی برقرار کردن.

کاپوت توی تحقیقاتش حسابی جزئیات ماجرا رو بررسی کرد و حتی با قاتلان بعد از دستگیری، مفصلا صحبت کرد.

می‌خوای بدونی بالاخره اون روز توی سال ۱۹۵۹ چه اتفاقی افتاد؟ یه جنایت بی‌رحمانه که در کمال خونسردی انجام شد؛ همون جنایتی که من قراره داستانش رو برات تعریف کنم.

توی خلاصه‌ کتاب «در کمال خونسردی» چکیدا بهت میگه که:

  • جوراب چه ربطی به قتل یه خونواده توی کانزاس داره؟
  • یه کلانتری آروم و بی‌سروصدا چطوری به مرکز جنون رسانه‌ای تبدیل شد؟
  • یه هیچهایکرِ تنها چطوری بدون اینکه خودش متوجه بشه، جون یه فروشنده‌ی دوره‌گرد رو نجات داد؟