موضوع کتاب چیه؟ داستانی تخیلی اجتماعی که یه جامعه‌ی ضد آرمان‌شهر رو زیر سلطه‌ی نظام دیکتاتوری به تصویر می‌کشه

هانا آرِنت، فیلسوف و نظریه‌پرداز بزرگِ دنیای سیاست، در یکی از نوشته‌هاش میگه: «حکومت‌های تمامیت‌خواه (توتالیتر) مثل شوروی یا آلمان نازی، قوانین را نه برای طرفدارانِ اغواشده‌ی خود، بلکه برای آن‌دسته از مردم تصویب می‌کنند که هنوز بین واقعیت و خیال و درست و غلط تمایز قائل هستند. هدفِ این قوانین، چنان است که جامعه از وجود چنین افرادی پاک شود.»

به‌نظر می‌رسه که این جمله به‌طرز دقیقی می‌تونه شرایطِ زندگی تحت یه حکومت تمامیت‌خواه رو تصویرسازی کنه. توی چنین نظام‌هایی، قوه‌ی تفکر مستقل و پرسشگری از مسئولانِ حکومت، یه خط قرمز بزرگه.

در چنین حکومت‌هایی، از مردم انتظار میره که ایدئولوژی حزب حاکم رو به‌عنوان حقیقت محض بپذیرن؛ حتی اگه با تجربیات و مشاهدات خودشون در تضاد باشه. در پایان جامعه‌ای رو می‌بینیم که در اون تفکر نقادانه به‌شدت سرکوب میشه و فردیت به‌نفع انطباق با ایدئولوژیِ حکومت قربانی میشه.

من جورج اورول هستم و همیشه دوست داشتم تا خطر حکومت‌های این‌چنینی رو به‌زبان ساده به مردم جهان نشون بدم. ازطرفی می‌دونستم که رساله‌های سیاسی، چیزی نیست که همه‌پسند باشه؛ بنابراین تصمیم گرفتم با زبان داستان این خطر رو نشون بدم؛ چون باور دارم هیچ‌چیز بهتر از داستان نمی‌تونه مفاهیم رو ساده و شفاف انتقال بده.

کتاب ۱۹۸۴ که در ادامه خلاصه‌ش رو می‌خونی، حاصل همین کنجکاوی بود که سال ۱۹۴۰ منتشر شد. کتاب ۱۹۸۴، یه داستان در دنیایی خیالی رو تعریف می‌کنه که حکومت در تمام جنبه‌های زندگیِ مردمش دخالت می‌کنه و هرچیزی رو اون‌طوری که خودش میل داره، تفسیر می‌کنه. زندگی در سایه‌ی چنین حکومتی، پر از ریاکاری و دروغه.

شاید بپرسی که چرا اسم این کتاب رو ۱۹۸۴ گذاشتم. می‌خواستم به مردم غرب نشون بدم که فریب ظاهر حکومت‌هایی مثل شوروی رو نخورن. متاسفانه اون‌زمان عده‌ی زیادی از مردمِ‌ دنیا تحت‌تاثیر ایده‌های کمونیستی قرار گرفته بودن و طوفان سرخ داشت کشورهای زیادی رو درمی‌نوردید. اگه اون روند ادامه داشت، انتظار داشتم که در سال ۱۹۸۴، شرایط دنیا چیزی شبیه‌به وقایع این کتاب باشه.

در ادامه‌ی خلاصه کتاب ۱۹۸۴ قراره متوجه بشی که:

  • برادر بزرگ کیه و چطور همه جا مراقب تک‌تک شهرونداس؟
  • چرا اندیشه، بزرگ‌ترین جرم هر شخص محسوب میشه؟
  • چطور شکنجه‌های وسیع جسمی و روحی می‌تونه حتی باعث خیانت به عشق بشه؟