کتاب راجعبه چه چیزی صحبت میکنه؟ زندگی بیرحم در کره شمالی!
تصور کن که صبح تا شب تنها هدفت برای زندگی پیداکردن تیکهای غذا باشه و برای اینکار باید گوشهوکنار شهر رو زیر و رو کنی تا شاید چندروز بیشتر زنده بمونی. نه کارکردن برات اهمیتی داره و نه پیشرفت شخصی؛ فقط و فقط غذا و زندهموندنه که فکرت رو در تمام طول روز به خودش مشغول کرده.
ممکنه فکر کنی که شرایط یا برای انسانهای اولیه هست یا افرادی که تو کوه و بیابون گیر افتادن؛ اما نکتهی دردناک ماجرا اینه که این واقعیت زندگی مردم کرهی شمالی هست که از زمان تقسیم شبهجزیرهی کره، تحت حاکمیت کیم ایل سونگ، کیم جونگ ایل و کیم جونگ اون که سه نسل از یک خانواده هستن، جریان داره.
خلاصه کتاب حسرت نمیخوریم حاصل تجربهی یکیاز شهروندان کرهی شمالی هست که تونسته از اون جهنم خودش رو فراری بده. این کتاب راجعبه این صحبت میکنه که چطور یک رژیم تمامیتخواه و سرکوبگر، زندگی رو به کام شهروندانش تلخ کرده.
بهعلاوهی این، توی کتاب حسرت نمیخوریم راجعبه قحطی دههی ۹۰ صحبت میشه که طبق آمارهای غیررسمی، ۲۰درصد از مردم کرهی شمالی رو تلف کرد. درکنار همهی این موارد، دربارهی دلایل جدایی دو کره و دخالت حکومت در زندگی روزمرهی مردم اطلاعات کسب میکنی.
در ادامهی خلاصه کتاب حسرت نمیخوریم، چکیدا بهت میگه که:
- چرا مدار ۳۸درجه بهعنوان مرز بین دو کره انتخاب شد؟
- چگونه شهروندان کره شمالی طبق سلسلهمراتبی مستبدانه رتبهبندی میشن؟
- چطور خودکفایی به مهمترین شاخصه در ایدئولوژیِ کمونیستیِ کره شمالی تبدیل شد؟