موضوع کتاب درباره‌ی چیه؟ چه چیزی انسان‌های عادی رو به مهره‌های جنایت‌های سیستماتیک تبدیل می‌کنه؟

احتمالاً تو هم مثل خیلی‌های دیگه، اطاعت‌کردن رو هم‌ردیف با بردگی می‌دونی. همه‌ی ما وقتی کلمه‌هایی مثل «اطاعت»، «نظم» یا «فرمان‌برداری» رو می‌شنویم، سریع یاد بردگی، رژیم‌های دیکتاتوریِ تمامیت‌خواه (توتالیتر) یا فرقه‌های مذهبی تندرو میفتیم؛ ولی آیا اطاعت‌کردن واقعا هم‌ردیف با این چیزهاست؟ نمی‌شه جواب دقیقی به این سؤال داد؛ چون اطاعت‌کردن می‌تونه از طرفی یه چیز لازم باشه و من بهت میگم چرا.

اطاعت‌کردن یه چیز جدانشدنی از سلسله‌مراتب جامعه به‌شمار میره. همه‌ی ما توی موقعیت‌ها و زمان‌های مختلف، از قوانین، رئیس‌ها یا حتی پدرومادرمون اطاعت می‌کنیم. در واقع بدون اطاعت‌کردن، ممکنه جامعه اصلا عملکرد مطلوبی نداشته باشه.

پس مشکل اطاعت‌کردن چیه؟ چرا وقتی این کلمه رو می‌شنویم سریع چیزهای تاریک و خطرناک توی ذهنمون میان؟

خُب، واقعیت اینه که اطاعت‌کردن یه جنبه‌ی تاریک هم داره. اگه کتاب‌های تاریخی رو ورق بزنی، می‌بینی که همین اطاعت‌کردن فجایع زیادی رو به‌بار آورده؛ چه آدم‌های عادی‌ای رو به قاتلان و بازجوهای شکنجه‌گر تبدیل کرده و زمینه‌ساز چه نسل‌کشی‌های وحشتناکی شده! درطول تاریخ بیشتر از هر سلاحی، جمله‌ی «مامورم و معذور» باعث کشته‌شدنِ انسان‌ها شده؛ اما چرا اینطوریه؟

من استنلی میلگرام هستم؛ یه دانشمند در حوزه‌ی روانشناسیِ جامعه که همیشه براش سوال بود که چه عاملی از آدمای عادی، چنین هیولاهایی می‌سازه! توی این کتاب سعی کردم از مکانیسمی که در پشت‌پرده‌ی این اتفاق وجود داره، پرده بردارم. من می‌خوام توی این کتاب بهت بگم که تو تا چه حد در معرض اطاعت از قدرتِ بالاتر هستی. من آزمایشی به‌اسم «آزمایش میلگرام» رو طراحی کردم تا نشون بدم که چطوری ذات پاک و معصوم آدما خیلی راحت می‌تونه به بی‌راهه بره و از افراد عادی، یه اهریمن بی‌شاخ‌و‌دم بسازه.

توی خلاصه کتاب «اطاعت از اُتوریته» قراره متوجه بشی که:

  • چه چیزی ما رو در مقابل اطاعت از اُتوریته مقاوم می‌کنه؟
  • حالت عامل چیه و چه اهمیتی در اطاعت‌کردن داره؟
  • چطوری یه لباس فُرم می‌تونه توی اطاعت از دستورات تفاوت ایجاد کنه؟