کتاب راجعبه چی صحبت میکنه؟ چطور کارمندات رو توی یک دقیقه شادتر و کارآمدتر کنی
اگه سابقهی کار داشته باشی، قطعا حداقل تاحالا تجربهی روبهروشدن با یک مدیر بداخلاق و افتضاح رو داشتی؛ مدیری که نهتنها کارهای خودش رو بهخوبی انجام نمیده، بلکه دائما در ریزترین کارها دخالت میکنه و آزادیعمل رو از افراد میگیره.
متاسفانه تعداد اینجور مدیرها زیاده؛ چونکه مدیرِ خوببودن نیاز به یادگیری پیوسته داره و اونها آدم این کار نیستن و دقیقا همین یادگیری پیوسته تعداد مدیرهای خوب رو کم میکنه.
حقیقتِ ماجرا اینه که مدیریت کارمندان اصلا کار آسونی نیست و بهخاطر همین، وظیفهی یک مدیرِ خوب برای ایجاد یک فضای دوستانه و رضایتبخش اهمیت دوچندان داره.
آیا راهکار اینه که بهعنوان یک مدیر راهروهای سازمانت رو متر کنی و هر روز چندینساعت با کارمندانت وقت بذاری؟ بهعنوان یک مدیر جوابت قطعا «نه» هست؛ چون میدونی که مدیریت یک سازمان بهاندازهای وقتگیر و نیازمندِ توجه هستن که عملا هیچموقع وقتی برای اینجور کارها نمیمونه.
بههمیندلیل، مدیران باید از ابزارها و روشهای سریعی استفاده کنن که اثربخشی ملموسی دارن.
اینجاست که مدیر یک دقیقهای وارد عمل میشه. مدیر یک دقیقهای اسم یک روش مدیریتی هست که در اون تعاملات یک دقیقهای با کارمندان نهتنها اونها رو خوشحال و راضی نگه میداره، بلکه عملکردشون رو هم بهبود میده.
در خلاصه کتاب مدیر یک دقیقهای، چکیدا بهت میگه که:
- چرا کارمندان شبیه نهنگ هستن؟
- چطور توبیخ کسی مثل دخالتکردن تو کار یک آدم الکلیه؟
- چرا نباید ارزیابی عملکرد یک کارمند بیشتر از یک دقیقه طول بکشه؟