موضوع کتاب دربارهی چیه؟ با قدرت خارقالعادهی ذهن ناخودآگاهِ خودت آشنا میشی
محیط زندگی، بخش زیادی از منیّت تو رو تعریف میکنه. وقتیکه از کشور خودت مهاجرت میکنی و به یه کشور دیگه میری، وارد یه دنیای جدید میشی. چندین هفته به زبانی گوش میدی که اصلاً هیچی ازش نمیفهمی، از پولی استفاده میکنی که درکی از ارزش اون نداری، توی خیابونهایی قدم میزنی که اصلاً برات آشنا نیستن و مردمی رو میبینی که کاملاً باهات غریبهن و هیچ حس صمیمیتی بهت منتقل نمیکنن. اینجاست که تو با چالشهای جدیدی روبهرو میشی و توی همین لحظه متوجه میشی که اون منیّتِ قدیمی بههمراه تمام اون چیزهایی که تا الان یاد گرفتی و درک کردی، توی این دنیای جدید مطلقاً هیچ فایدهای ندارن. حالا متوجه میشی که جایی توی اعماق ذهن ناخودآگاه تو، یه شخصیت جالبتر و البته ماجراجوتر وجود داره که درهای خونهش رو بهروی این دنیای جدید باز کرده. اینطوریه که تو بهصورت ناخودآگاه این دنیای جدید رو درک میکنی.
ازت میخوام یه کوه یخ رو تصور کنی. کوههای یخی قطبی، روی سطح اقیانوس شناور هستن و معمولاً بخش خیلی کوچیکی از اونها بیرون آبه. این یعنی یه بخش بزرگی از این کوه یخ وجود داره که تو اون رو نمیبینی؛ چون زیر آب قرار گرفته و خیلی بزرگتر از قسمتیه که میبینی.
ذهن ناخودآگاه هم دقیقا همینطوره. بخشی از ذهن که از اون آگاه هستی (ذهن خودآگاه یا منِ کوچک) برای تو قابل مشاهده و شناختهشده هست و تو میفهمی که داری ازش استفاده میکنی؛ ولی ذهنِ تو یه بخش دیگه هم داره که بزرگی اون اگه از ذهن خودآگاه بیشتر نباشه، قطعاً کمتر هم نیست. به این بخش ناشناخته «ذهن ناخودآگاه یا منِ بزرگ» میگن. ذهن ناخودآگاه همیشه برای آدمهای زیادی جذاب بوده و بهدنبال کشف راههای دسترسی به اون بودن. سؤال اصلی کتابِ من هم اینه که چطوری میشه به بخش غیرقابلدسترس ذهن، یعنی همین ضمیر ناخودآگاه دسترسی پیدا کرد، اون رو شناخت و ازش استفاده کرد؟
من توی این کتاب میخوام این موضوع رو بررسی کنم و ببینم که چطوری میشه از ذهن ناخودآگاه استفاده کرد. البته به تو هم یاد میدم.
تو با خوندن این کتاب متوجه میشی که چه پتانسیل بزرگی توی ذهن ناخودآگاهِ تو قرار گرفته و اگه بتونی کنترلش رو بهدست بگیری، میتونی این قدرت بزرگ رو برای حل طیف گستردهای از مشکلاتت استفاده کنی و از طرفی هم شادی و عقلانیتِ بیشتری رو به زندگیت هدیه کنی.
توی خلاصه کتاب «قدرت ذهن ناخودآگاه» چکیدا بهت یاد میده که:
- چطوری یه دکتر از قدرت ذهن ناخودآگاه خودش برای کاهش مرگومیر استفاده کرد؟
- چرا باید یاد بگیری رئیسی که دوست نداری رو دوست داشته باشی؟
- چرا باید تجسم کنی که خونهت فروخته شده؟