کتاب راجع‌به چیه؟ چطور می‌تونی خودت رو به یه مهره‌ی غیرقابل جایگزین تبدیل کنی

خیلی از آموزه‌های خود‌شناسی، این شعار تقلبی رو تبلیغ می‌کنن که برای رسیدن به موفقیت و شادی باید علایقت رو دنبال کنی. 

آیا واقعا میشه این توصیه رو به‌کار برد؟ اگه میشه پس چرا استیو جابز علاقه‌ش به استادی در ذن رو فراموش کرد و سراغ تاسیس یکی‌از بزرگترین شرکت‌های فناوری تاریخ رفت؟

توی این کتاب از دیدگاه علاقه به مسائل نگاه نمی‌کنم؛ به‌جاش با راه‌های عملی‌ و واقعی‌ بهت کمک می‌کنم توی کارت موفق و راضی باشی.

اینجا می‌خوام بهت یاد بدم چه‌جوری مهارت‌های ارزشمند و کمیابی رو یاد بگیری که شغل‌های درجه‌یک بهش نیاز دارن. 

توی همین خلاصه کتاب می‌خونی چه‌جوری از مهارت‌هات استفاده کنی تا به استقلال و تسلط و رضایت شغلی برسی و همچنین چه‌جوری برای کاری که داری انجام میدی، ماموریت تعیین کنی و این ماموریت چطور می‌تونه نتیجه‌ی الهام‌بخشی باشه که بهت انگیزه میده. 

درادامه‌ی خلاصه کتاب «انقدر خوب باش که نتونن نادیده‌ت بگیرن»، چکیدا بهت میگه که:

  • چرا پیروی از علاقه به‌تنهایی ضامن خوشبختی نیست؟
  • رویکرد صنعتگر چیه و چرا مهمه؟
  • چطور احساس ماموریت به موفقیت پردیس ثابتی کمک کرد؟