این کتاب راجعبه چیه؟ داستان اینه که ما چطور توانایی تمرکزکردن رو از دست دادیم و چطور میتونیم دوباره بهدستش بیاریم
پشت میز کارت میشینی و آمادهی کارکردنی که همون لحظه یه پیام برات میاد. همینطور که داری جواب پیام رو میدی، نوتیفیکیشن یه مطلب خبری بالای صفحهی گوشیت ظاهر میشه. برای اینکه بفهمی چه خبره، روی نوتیفیکیشن میزنی تا خبر رو بخونی؛ اما هنوز تیتر خبر رو هم کامل نخوندی که یه صدای دینگ دیگه میاد؛ چون یه نفر عکسی رو که دیشب پست کردی لایک کرده. بعد از اینکه میری چک کنی ببینی این کیه که عکست رو لایک کرده، متوجه میشی که اون هم اخیرا عکسای جدیدی پست کرده. عجب! این عکس دوستپسر جدیدشه؟ همینطور که داری بقیهی عکساش رو میبینی، صدای نوتیفیکیشن اسلک میاد. وایسا. قبل از اینا داشتی چیکار میکردی؟ آهان. میخواستی کار کنی.
داستان آشنایی نبود؟ چرا. همهمون تجربهش کردیم.
اگه داری از خودت میپرسی که چه بلایی سر توانایی تمرکزت اومده، بدون که تنها نیستی. درواقع بهنظر میرسه که دامنهی توجه ما داره با سرعت نگرانکنندهای کاهش پیدا میکنه. تازه با این سرعتی که تکنولوژی داره پیشرفت میکنه، هر سال حواسپرتیها و مزاحمتهای بیشتری به کوه حواسپرتیهای قبلی اضافه میشه و اینطوریه که تمرکزکردن داره روز به روز برامون سختتر میشه.
متاسفانه این اتفاق یه تصادف نیست. فرقی نمیکنه توی سیلیکونولی باشیم یا توی محل کارهای مدرن مثل دفاتر باز؛ بههرحال توی همهی این محیطها نیروهایی که خارج از کنترل ما هستن، دائما دارن تلاش میکنن توانایی ما برای تمرکز عمیق و مقاومت ما دربرابر حواسپرتیها رو کاهش بدن.
باوجود همهی اینا سوال اصلی اینه که ما چطور به اینجا رسیدیم؟ آیا راهی هست که بتونیم از این مارپیچ سرگیجهآور فرار کنیم؟ اینا سوالاتی هستن که من یعنی جوهان هری قراره توی این کتاب بهشون جواب بدم؛ پس گوشیت رو روی حالت هواپیما بذار و همینطور که دارم داستان بحرانی رو که به یه مقیاس جهانی رسیده برات تعریف میکنم، تمام توجهت رو به حرفای من معطوف کن.
توی خلاصه کتاب «تمرکز بهفنارفته» چکیدا قراره بهت بگه که:
- چطور رسانههای اجتماعی درواقع برای کاهش تمرکز تو طراحی شدن؟
- آزمایشهای حیوانی دههی ۱۹۵۰ چه ربطی به دکمهی لایک اینستاگرام داره؟
- چرا گذروندن زمان کمتر توی محل کار در واقع ممکنه بهرهوری تو رو افزایش بده؟