موضوع کتاب درباره‌ی چیه؟ یاد می‌گیری که رؤیاهای خودت رو به واقعیت تبدیل کنی

سلام، من رندی پاش هستم و حالا که داری این کتاب رو می‌خونی من خیلی وقته که از دنیا رفتم. من یه خانواده‌ی دوست‌داشتنی دارم، رشته‌ی دانشگاهی من فوق‌العاده خوبه و دوست‌ها و همکارهای خیلی خوبی هم دارم. همه‌چی عالی به‌نظر میاد، نه؟ خُب، راستش آره، خیلی عالی بود تا این‌که من تویِ سن ۴۶سالگی، یعنی سال ۲۰۰۶ متوجه شدم که سرطان لوزالمعده دارم. دنیا روی سرم خراب شد، دکترها بهم گفتن ۶ماه دیگه بیشتر زنده نیستم و درست توی همین دوران بود که یه پیشنهاد جالبی بهم ارائه شد.

ما توی دانشگاه کارنِگی مِلون، یه سنت سالانه به‌اسم «آخرین سخنرانی» داشتیم. این سخنرانی‌ها معمول نبود، چون آدما باید جوری سخنرانی می‌کردن که انگار آخرین سخنرانی عمرشون هست و به‌زودی قراره از این دنیا برن.

از من دعوت شد که توی این سخنرانی سالانه شرکت کنم؛ با‌این‌تفاوت که من می‌دونستم که این سخنرانی، قراره واقعا آخرین سخنرانی عمرم باشه؛ بنابراین حسابی خودم رو آماده کردم تا یه سخنرانی خوب و به‌یادماندنی برای بقیه‌ی آدما انجام بدم.

این کتاب، خلاصه‌ای از آخرین سخنرانی من هست که چکیدا برات خلاصه‌ترش کرده. توی این خلاصه کتاب، چکیدا می‌خواد بهت یاد بده که چطوری مواجه شدن با مرگ، به لحظه‌لحظه‌ی زندگیت ارزش میده و بهت یاد میده چطوری بر موانع غلبه کنی و از فرصت‌های کمی که برات مونده به بهترین شکل استفاده کنی.

تویِ خلاصه کتاب «آخرین سخنرانی» چکیدا بهت یاد میده که:

  • چرا دانشجوها به عشقِ زیاد نیاز دارن؟
  • چطوری تقریباً به فضا بریم؟
  • چه چیزی رؤیاهای بچگی رو به واقعیت تبدیل می‌کنه؟