کتاب راجع‌به چیه؟ یاد می‌گیری چطوری با شبکه‌ی عصبی نورون‌های مغزت کنار بیای 

مسائل کمی توی زندگیت وجود دارن که بتونی نسبت‌بهشون مطمئن باشی. وقتی می‌خوای راجع‌به این مسائل تصمیم‌ بگیری، مثل این می‌مونه که بخوای برای رسیدن به نتیجه‌ی دلخواهت شرط‌‌بندی کنی. فرقی نداره تصمیمت درباره‌ی این باشه که چی بخونی، چه شغلی رو انتخاب کنی یا اینکه کدوم خونه رو بخری؛ درهرحالت نتیجه‌ی تصمیم‌های تو به مجموعه‌ای از عوامل مختلف بستگی داره. خیلی ساده بخوام بگم اصلا کار راحتی نیست که موقع تصمیم‌گیری‌ بشینی و تک‌تک متغیر‌های موجود رو بررسی کنی. 

روبه‌روشدن با تصمیم‌گیری‌های تأثیر‌گذار زندگیت شباهت زیادی به بازی پوکر داره؛ هر تصمیم تو تا حد زیادی به شانسی که داری، وابسته هست؛ اما اگه بخوای همه‌چیزم به «شانس» ربط بدی، یه‌کمی گیج میشی.

تصمیم‌گیری‌های تو در طول زندگی، بیشتر به «بازی احتمالات» شبیه هستن تا شانس، و ارتباط نزدیکی با سیم‌پیچی‌های عصبی مغزت دارن. 

بعد از همه‌ی چیزایی که گفتم، ممکنه این سوال برات پیش بیاد که پس چه چیزایی رو می‌تونم کنترل کنم؟ راستش رو بخوای خیلی بیشتر از چیزی که فکرش رو بکنی.

توی این خلاصه کتاب درباره‌ی این موضوع صحبت شده که همه‌چی با فکرکردن درباره‌ی احتمالاتی که پیش روی ما هستن شروع میشه؛ بعد از اون با درس‌هایی از بازی «پوکر» و کنارش «روانشناسی شناختی» راحت‌تر می‌شه درباره‌ی این موضوعات صحبت کرد. 

توی ادامه‌ی خلاصه کتاب «تفکر نامطمئن» چکیدا بهت میگه که:‌

  • چرا اگه برای به‌دست‌آوردن همدردی و همراهیِ بقیه‌‌، داستان‌هایی از خودت براشون بگی، وقتت رو هدر دادی؟ 
  • چرا بیشتر وقتایی که با ماشین دیگه‌ای تصادف می‌کنی، تقصیرش گردن یکی دیگه‌س؟
  • چجوری سفر توی زمان می‌تونه بهترین راهکارت برای گرفتن تصمیم‌های درست باشه؟