موضوع کتاب درباره‌ی چیه؟ می‌فهمی که خودت بزرگترین دشمن خودت هستی و یاد می‌گیری چطوری جلوی خودت بایستی

ازت یه سوالی دارم: به‌نظرت درطول روز بیشتر از همه با چه کسی حرفی می‌زنی؟ 

مادرت؟ نه، اشتباه می‌کنی. تو حتی اگه هفت‌بار در روز هم با مادرت تماس بگیری، باز هم اون نمی‌تونه کسی باشه که تو بیشترین وقت خودت رو برای حرف‌زدن با اون صرف می‌کنی.

بهترین دوستت؟ باز هم داری اشتباه می‌کنی. حتی اگه بهترین دوستت توی یه خونه با تو زندگی کنه، باز هم اون نمی‌تونه کسی باشه که تو بیشترین وقتت رو برای حرف‌زدن با اون اختصاص میدی.

اعضای گروه واتس‌اپ؟ نه، متاسفانه دوباره اشتباه کردی؛ چون حتی اگه همیشه براشون پیام‌های خنده‌دار هم بفرستی، باز هم اون‌ها نمی‌تونن افرادی باشن که بیشترِ وقت‌ها باهاشون حرف می‌زنی.

اونی که تو بیشتر از همه باهاش حرف می‌زنی، خودت هستی! تو تقریباً ۵۰ هزار فکر در طول روز داری و درصد زیادی از این فکرها به‌شکل گفت‌و‌گوهای ذهنی رخ میدن. درست فهمیدی، تو دائماً داری با خودت حرف می‌زنی و یه گفت‌وگوی مداوم با خودت داری. هربار که جلوی آینه میری با خودت حرف می‌زنی، هربار که می‌خوای با یکی حرف بزنی قبلش با خودت حرف می‌زنی؛ تو حتی اگه بخوای چیزی رو بنویسی یا حدس بزنی هم با خودت حرف می‌زنی.

شاید تو جزو اون آدم‌های خاصی باشی که هر حرفی که با خودشون می‌زنن از نوع منطقی، مثبت و دلگرم‌کننده باشه؛ ولی حالا که داری خلاصه‌ی کتاب «خودت را به فنا نده» رو می‌خونی، من فرض رو بر این می‌ذارم که تو هم مثل خیلی از مردم از صداهای منفیِ ذهنت رنج می‌بری. خیلی از مردم، صداهایی توی ذهنشون دارن که از نوع منفی، وحشت‌آور و البته خسته‌کننده‌ست که بیشترِ وقت‌ها اون‌ها رو از روند عادی زندگی هم خسته می‌کنه و کلاً اجازه نمی‌ده آبِ خوش از گلوشون پایین بره. این می‌تونه دردسرساز باشه و باید برای حل اون دست‌به‌کار شد.

اگه تو لحن حرف‌زدن با خودت رو تغییر بدی، می‌تونی همه‌چی رو تغییر بدی. من توی این خلاصه‌ی کتاب می‌خوام پنج‌تا راه‌حل سرراست بهت بگم که می‌تونن بهت در ایجاد تغییری که همیشه درنظر داشتی، کمکت کنن.

توی خلاصه کتاب «خودت را به فنا نده» به‌کمک چکیدا متوجه میشی که:

  • چرا نمی‌تونی توی یه کنفرانس سخنرانی کنی؟
  • چطور با پیگیری وضعیت آب‌وهوا معتاد میشی؟
  • چرا هیچ‌وقت نمی‌شه از چیزی اطمینان کامل داشت؟