درباره‌ی موفقیت و زندگی موفق یه داستان جالبی وجود داره که خیلی‌از نویسنده‌ها توی کتاباشون درباره‌ش صحبت کردن. توی این داستان، با تاجری آشنا می‌شیم که توی سفرش به یه شهر ساحلی، با یه ماهی‌گیر هم‌صحبت میشه.

تاجر از اینکه ماهیگیر اینقدر خوشحال و راضی به‌نظر می‌رسه، متعجب میشه و کنجکاو میشه که بدونه اون روزش رو چطور می‌گذرونه. ماهی‌گیر میگه: «صبح‌ها با خونواده‌م صبحونه می‌خورم، طی روز ماهی‌گیری می‌کنم و عصرها وقتم رو با همسرم می‌گذرونم.»

تاجر به ماهیگیر توضیح میده که اگه وقت بیشتری رو توی روز برای ماهی‌گیری بذاره، می‌تونه ماهی بیشتری بگیره و پول بیشتری دربیاره. با این پول بیشتر، می‌تونه قایق جدیدی بخره و ماهی‌گیرِ دیگه‌ای رو استخدام کنه. ماهی‌گیر وقتی این صحبت‌ها رو می‌شنوه، از تاجر می‌پرسه که بعدش چی میشه و تاجر میگه که بعدش می‌تونی پول بیشتری دربیاری و با اون درآمد، قایق‌های بیشتری بخری و افراد بیشتری رو استخدام کنی.

ماهی‌گیر دوباره می‌پرسه که بعدش چی و تاجر ادامه میده و میگه که با پول بیشتری که از محلِ فروش ماهی درمیاری، می‌تونی یه شرکت صید و ماهی‌گیری برای خودت راه‌اندازی کنی و به موفقیت برسی.

ماهی‌گیر این‌بار هم می‌پرسه که بعدش چی میشه و تاجر این‌بار میگه، بعدش می‌تونی بازنشسته بشی و با خانواده‌ت توی یه روستای قشنگ زندگی کنی و از معاشرت با اون‌ها لذت ببری.

ماهی‌گیر وقتی این حرف‌ها رو می‌شنوه، می‌خنده و با آرامش به تاجر میگه که: «من همین الانشم دارم همینطوری زندگی می‌کنم و هرکاری که دلم بخواد رو درطول روز انجام میدم؛ پس چرا باید برای رسیدن به نقطه‌ای که الان توش هستم، اینقدر خودم رو به آب‌و‌تاب بزنم؟»


پیشنهاد مطلب مشابه:

داستان موفقیت بزرگان | ۷ بمب انگیزه که جایی نخوندی


برداشت‌ها از این داستان می‌تونه متفاوت باشه، اما این داستان یه نکته‌ی مهمی رو هم درباره‌ی موفقیت به خواننده گوشزد می‌کنه.

اگه به داستان تاجر و ماهی‌گیر خوب دقت کنی، متوجه میشی که موفقیت یه چیزِ نسبی هست و هیچ اتفاق‌نظری درباره‌ش وجود نداره.

درحالی‌که ممکنه موفقیت برای یه‌نفر به‌معنای کارآفرینی و رسیدن به ثروت باشه، ممکنه برای یه نفر دیگه، موفقیت به‌معنای تشکیل یه خانواده‌ی خوب باشه.

بااین‌حال، فارغ از اینکه موفقیت رو چی تعریف می‌کنی، همه‌ی آدما برای رسیدن به موفقیتِ مدنظرشون باید یه‌سری اقدامات خاص رو انجام بدن که آدمای عادی کمتر درگیر اون اقدامات هستن.

توی این مطلب قراره ۱۰تا قدم اساسی و ثابت‌شده برای رسیدن به موفقیت رو بهت نشون بدم که با به‌کارگیریِ اونا، نه‌تنها زندگیت از این‌رو به اون‌رو میشه، بلکه تو رو به آدم متفاوت‌تر و آسوده‌تری نسبت‌به الان تبدیل می‌کنه.

۱. هدف گذاری و ترسیمِ نقشه‌ی راهِ موفقیت

هدف گذاری صحیح برای موفقیت

برای هدف گذاری و رسیدن به مقصد موردنظر، هیچ راهکاری بهتر از نوشتنِ اهداف رو کاغذ نیست.

کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد درباره‌ی اهمیت این موضوع صحبت جالبی رو انجام داده. نویسنده‌ی این کتاب میگه تاحالا شده که به یک ماشین خاص فکری کنی و از اون به‌بعد هرجایی که بری، فورا چشمت به اون ماشین بیفته؟

نویسنده به این اتفاق میگه جادویِ سیستم فیلتر‌کننده‌ی مغز که به سیستم فعال‌کننده مشبک یا RAS هم معروفه.

RAS همون چیزیه که به تو امکان میده تا توجهت رو به‌چیزهای خاصی اختصاصی بدی و از کنار بقیه‌ی چیزها عبور کنی.

پدرومادری که تازه بچه‌دار شدن، خیلی خوب با قدرتِ RAS آشنا هستن. اونا به‌راحتی باوجود صدای بلندِ تلویزیون یا بین سروصدای ماشین‌ها می‌خوابن، اما کافیه که صدای گریه‌ی بچه‌شون رو بشنون تا بلافاصله از خواب بیدار بشن و سراغ بچه برن. این دقیقا به‌خاطر همین سیستم فیلترکننده‌ی مغزمون هست.

RAS همون مکانیزمیه که به تو اجازه میده تا توی مهمونی‌های شلوغ و پرسروصدا، به‌محض اینکه یک‌نفر اسمت رو صدا می‌زنه، سرت رو بچرخونی و دنبال منبع صدا باشی.

مکانیزم فیلترکننده‌ی RAS علاوه‌بر مواردِ بالا، می‌تونه در رسیدن به اهداف و موفقیت هم کمکت کنه. وقتی که اهدافت رو روی کاغذ می‌نویسی، ناخودآگاه مکانیزم فیلترکننده‌ی مغزت رو تعلیم میدی تا به‌جز اهدافت، به چیز دیگه‌ای فکر نکنه.

برای نوشتن اهداف، اول‌از‌همه سعی کن که نگاه بلندمدت داشته باشی و بعد هدف بلندمدتت رو به چند اقدام کوتاه‌مدت تقسیم کن. اینطوری می‌تونی روند پیشرفتت رو اندازه‌گیری کنی.

از اهمیت اندازه‌گیریِ روند پیشرفت هم ابدا غافل نشو؛ چون این‌کار اولا بهت نشون میده که کجای مسیر هستی و ثانیا بهت گوشزد می‌کنه که کجاها باید پات رو روی پدال گاز فشار بدی تا توی زمان تعیین‌شده به مقصد برسی.

راستی اگه دوست داری با روش اصولیِ نوشتنِ اهداف آشنا بشی، کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد رو شدیدا بهت توصیه می‌کنم. این کتاب قدم‌به‌قدم نشون میده که اولا چطور باید هدف‌گذاری کنی و ثانیا چطور باید اهدافت رو بنویسی و براشون برنامه‌ریزی داشته باشی.

آمار نشون داده که اکثر آدمای موفق، برای رسیدن به جایگاه فعلی‌شون، یه‌روزی برنامه‌هاشون رو روی کاغذ به‌صورت کتبی نوشتن و مقدار پیشرفتشون رو ازاون‌طریق ارزیابی کردن.

اگه زمان کافی برای خوندن این کتاب رو نداری، می‌تونی خلاصه کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد رو ازطریق لینک زیر توی سایت و اپلیکیشن چکیدا بخونی که صفر تا صد راهکارهای این کتاب رو به‌زبان ساده و کوتاه درعرض چنددقیقه برات شرح میده.

۲. شبکه‌سازی و آشنایی با افراد غریبه

شبکه سازی و آشنایی با دوستان جدید برای موفقیت

انگلیسی‌ها درباره‌ی اهمیت شبکه‌سازی و دایره‌ی آشنایان، یه جمله‌ی جالبی رو میگن:

شبکه‌ی آشنایانِ تو، یعنی شبکه‌ی ثروتِ تو!

مهم نیست دنبال چه‌نوع موفقیت هستی؛ چون‌که همیشه داشتنِ آشنایانِ به‌درد‌بخور مسیر رو برای رسیدن به اهدافت آسون‌تر می‌کنن؛ بنابراین بعد از تکمیل مرحله‌ی توسعه‌ی فردی، باید روی توسعه‌ی روابطت با دیگران تمرکز داشته باشی.

کتاب آیین دوستیابی درباره‌ی همین موضوع به تحقیق جالبی اشاره می‌کنه. طبق صحبت‌های نویسنده، سال‌ها پیش دانشگاه شیکاگو و انجمن جوانان آمریکا تحقیق مشترکی رو انجام دادن تا بفهمن که افراد بزرگسال، بیشتر دنبال یادگیریِ چه چیزی هستن.

اون‌ها طی ۲ سال، ۲۵هزاردلار برای این تحقیق هزینه کردن و درنهایت به این رسیدن که مردم بعد از سلامتی، به ارتباطبرقرار‌کردن با افرادِ بیشتر علاقه‌مند هستن.

درواقع مردم دنبال راهی می‌گشتن که بهتر افرادِ دیگه رو درک کنن و با اون‌‌ها کنار بیان، اون‌ها رو دوست داشته باشن و البته راهی به قلب اون‌ها پیدا کنن تا درنهایت دایره‌ی آشنایانشون بزرگتر بشه.

متاسفانه توی مدارس و دانشگاه‌ها درباره‌ی راه‌های برقراریِ ارتباط با افرادِ غریبه، هیچ آموزشی وجود نداره؛ ولی با‌این‌حال، اگه دوست داری شبکه‌ی آشنایانِ خودت رو بزرگتر کنی، سعی کن توی رویدادهای مرتبط با حوزه‌ی مدنظرت شرکت کنی. مهم نیست سخنران توی این رویدادها حرف درستی میزنه یا نه؛ مهم اینه که چنین رویدادهایی بهترین فرصت برای پیداکردنِ آدمای شبیه به خودت هست.

سعی کن در برخورد اولیه، تصویر خوبی رو از خودت به‌جا بذاری تا طرفِ مقابل برای هم‌صحبتی با تو، مشتاق بشه. توی این زمینه مقالات و کتاب‌های مختلفی وجود داره، اما قطعا یکی‌از بهترین‌‌ها و معروف‌ترین‌ها، کتاب آیین دوستیابی اثر دیل کارنِگی هست. این کتاب دقیقا بهت یاد میده که چطور ارتباط موثری رو با آدما برقراری کنی و قلب اون‌ها رو به‌دست بیاری تا درنتیجه، شبکه‌ی بزرگتری داشته باشی.

اگه فرصت برای خوندنِ این کتاب رو نداری، خبر خوب اینه که چکیدا ۰ تا ۱۰۰ این کتاب رو برات خلاصه کرده و همین الان می‌تونی خلاصه‌ی کاملِ این کتاب رو ازطریق سایت یا اپلیکیشن چکیدا مطالعه کنی.

۳. عادت به مطالعه و کتاب‌خونی

عادت به مطالعه برای موفقیت

مهم‌ترین تفاوت آدمای موفق و آدمای عادی، میزان موفقیت و ثروتشون نیست؛ مهم‌ترین تفاوت، ذهنیت و نگرش آدما هست.

آدمای موفق نسبت‌به اکثر اتفاقات نگاه متفاوتی دارن و جایی که دیگران مشکل رو می‌بینن، این آدما فرصت رو می‌بینن.

قطعا رسیدن به چنین نگرشی، یک‌شبه اتفاق نمیفته؛ اما مهم‌ترین چیزی که باعث ساخت ذهنیت موفق میشه، خوراک فکری هست. خوراک فکری، اون‌چیزهایی هست که می‌خونی و بهشون باور پیدا می‌کنی. هرچی این خوراک غنی‌تر باشه، قطعا باورهای غنی‌تر و ارزشمند‌تری رو پیدا می‌کنی.

کتاب‌خونی یکی‌از بهترین راه‌ها برای رسیدن به ذهنیت و نگرش صحیح هست؛ چون‌که توی کتاب‌ها ما با محتوای درجه‌یک و دست‌اولی روبه‌رو هستیم که به‌صورت متمرکز و یک‌جا، توی هیچ اینترنت پیدا نمیشه.

شاید باورش الان برات سخت باشه، اما کافیه روزی ۱۰دقیقه برای مطالعه‌ی کتاب وقت بذاری تا دیگه خودِ سالِ بعدت رو نشناسی. شک نکن، شخصیت و نگرشت زمین‌تا‌آسمون تغییر می‌کنه.

راستی، اگه تمرکزت رو موقعِ کتاب‌خونی ازدست میدی، می‌تونی از وبسایت یا اپلیکیشن چکیدا استفاده کنی که بهترین کتاب‌های دنیا رو در ۲۰دقیقه خلاصه کرده تا بتونی در کوتاه‌ترین زمان، مغز کلامِ کتاب‌ها رو درک کنی و از ایده‌ی بکرشون توی زندگیت استفاده کنی. چکیدا کتاب‌خوندن رو برات آسون کرده.

۴. مثبت‌اندیشی برای موفقیت

مثبت اندیشی برای موفقیت

مثبت‌اندیشی ممکنه درکلام ساده به‌نظر برسه، اما این‌روزا باتوجه‌به این حجم از اتفاقات بدی که روزانه در سراسر دنیا رخ میده، رسیدن به مثبت‌اندیشی کار سختی هست.

استفاده‌ی بیش‌از حد از رسانه‌های و شبکه‌های اجتماعی باعث میشه تا ناخودآگاه در معرض اخبار بد قرار بگیری و این باعث میشه تا ناخواسته داخل چرخه‌ی سمیِ افکارِ منفی سقوط کنی.

یکی‌از بهترین راه‌ها برای دورکردن افکار منفی و حرکت به‌سمت مثبت‌اندیشی، استفاده از مدیتیشن یا به‌قول ایرانیا، مراقبه هست. مدیتیشن بهت اجازه میده تا جریان افکارت رو با تمرکز بالا مشاهده کنی و افسار افکارت رو به‌دست بگیری.

متاسفانه اکثر آدما درباره‌ی مدیتیشن اطلاعات کافی ندارن؛ با‌این‌حال، حقیقت با این تصور خیلی تفاوت داره. اگه می‌خوای از ساده‌ترین اتفاقات زندگیت لذت ببری و جور دیگه‌ای به دنیا نگاه کنی، امروز رو به فردا موکول نکن و برای یادگیری مدیتیشن اراده کن.

یکی‌از بهترین راه‌ها برای تمرینِ مدیتیشن، استفاده از اپلیکیشن جآن هست. اپلیکیشن جآن به‌زبان فارسی بهت کمک می‌کنه تا ذهنت رو از هر افکار منفی‌ای خالی کنی و به‌مرور، نسخه‌ی آروم‌تری از خودت رو بسازی.

۵. به‌جای قدم‌های بزرگ، به قدم‌های کوچیک فکر کن

قدم های کوچیک به‌جای قدم های بزرگ برای موفقیت

​​​​​​​​تصور کن یه هواپیما از لس‌آنجلس می‌خواد به نیویورک بره. اگه موقع بلندشدنِ هواپیما، خلبان تصمیم بگیره جهتش رو ۳.۵درجه به‌سمت جنوب تنظیم کنه، دماغه‌ی هواپیما فقط چند فوت جابه‌جا میشه. بیرون از کابینِ خلبان هم هیچ‌کس متوجه این جابجایی کوچیک نمیشه؛ اما توی یه سفر طولانی از این سر کشور به‌سمت دیگه، تاثیرش قابل‌توجه میشه و مسافرانِ سردرگم به‌جای نیویورک توی واشنگتن دی‌سی از هواپیما پیاده میشن. ​

ما متوجه تغییرات کوچیک نمی‌شیم، چون تاثیرِ فوری اونا دیده نمی‌شه.

اگه بدنت روی فرم نباشه و ۲۰دقیقه بری ورزش کنی یا بدوی، فردا بدنت تغییری نمی‌کنه. برعکسش هم هست؛ یعنی اگه خوش‌هیکل باشی و یه پیتزا خانواده رو به‌عنوان وعده‌ی غذایی شام بخوری، باعث نمی‌شه یه‌شبه اضافه‌وزن پیدا کنی.

حالا اگه همین رفتارهای کوچیک رو به‌طور روزانه و مرتب تکرار کنی، انتخاب‌های تو توی طولانی‌مدت، نتایج و پیامدهای مهمی به‌همراه دارن. مثلا اگه هر روز پیتزا بخوری، خب به‌احتمال زیاد بعد از یه‌سال، اضافه وزن قابل‌توجهی پیدا می‌کنی. همینطور اگه هر روز ۲۰دقیقه پیاده‌روی کنی، به‌مرور لاغرتر و خوش‌هیکل‌تر میشی؛ حتی اگه خودت هم متوجه این تغییر نشی.

جیمز کلیر، نویسنده‌ی کتاب عادت‌های اتمی این موضوع رو توی کتابش خیلی قشنگ توضیح داده و به مخاطباش راهکارهای رو ارائه داده تا در مسیرِ ساخت‌ِ عادت‌های خوب، قدم‌های کوچیک و ناچیز، اما ماندگاری رو بردارن که در بلندمدت، نتایج مشهودی رو روی زندگی‌شون بذارن.

اگه دوست داری این کتاب رو بخونی، اما فرصت کافی نداری، خبر خوب اینه که چکیدا ۰ تا ۱۰۰ این کتاب رو توی ۲۰دقیقه برات خلاصه کرده و همین الان می‌تونی نکات اصلی و مغز کلام کتاب رو در سایت یا اپلیکیشن چکیدا بخونی یا بشنوی.

۶. یه راهنما و مربی پیدا کن

اهمیت راهنما و منتور برای موفقیت

یه ضرب‌المثل مشهوری وجود داره که میگه پشت هر مرد موفقی، یه زن موفق وجود داره.

این ضرب‌المثل به‌وضوح اهمیت مشاور و راهنمای خوب رو در زندگی نشون میده.

مشاور و مِنتور کسی هست که توی حوزه‌ی خاصی، تجربه و دانش داره.

خیلی از آدما، تجربه رو با ارزش‌ترین عنصر زندگی می‌دونن؛ با‌این‌حال، از بدِ روزگار، برای به‌دست‌آوردنِ تجربه باید سختی‌ها و شکست‌های بسیاری رو تحمل کرد.

استفاده از راهنمایی‌های یک مربی یا مِنتور بهت اجازه میده تا از تجربه‌ی آدم‌های کارکشته با کمترین هزینه بهره‌مند بشی و سریع‌تر به‌سمت موفقیتِ مدنظرت حرکت کنی.

یک مربی و منتور، بهت باید‌ها و نبایدها رو نشون میده و تو رو از اشتباهات خطرناک آگاه می‌کنه.

علاوه‌بر این، منتورها معمولا منبع ارزشمندی از شبکه‌ی آدما هستن؛ بنابراین ازاین‌طریق هم می‌تونی به شبکه‌سازی و رشد دایره‌ی آشنایانِ خودت اقدام کنی.

۷. با دیگران تبادل ایده کن

تبادل ایده برای ساخت زندگی موفق

وقتی که درباره‌ی اهداف و مقصد موردنظرت مطمئن شدی، ضروریه که ایده‌هات رو با افرادِ مختلف تبادل کنی.

همیشه، آدمای مختلف دیدگاه‌های مختلفی رو نسبت‌به موضوعات دارن و این باعث میشه که ما درباره‌ی مسیرمون، چیزهایی رو متوجه بشیم، که به‌صورت عادتی متوجه نمی‌شدیم.

برای تبادلِ ایده با دیگران، لازمه که انتقادپذیر باشی و سعی کنی که به قضایا از نقطه‌نظر دیگران نگاه کنی.

یادت باشه، کسی که به ایده‌ها و افکار خودش، اعتماد ۱۰۰درصدی داری، قطعا یه آدم کوته‌فکر هست؛ چون‌که توی این دنیا، هیچ‌چیزی رو نمی‌تونی پیدا کنی که از هرنظر کامل و بی‌عیب‌و‌نقص باشه.

موقعِ شنیدنِ بازخوردِ آدما، به سطح تحصیلشون توجهی نکن. بعضی‌اوقات، بهترین بازخوردها رو از آدمای عادی و غیرمتخصص می‌شنویم.

۸. به خودت اجازه‌ی تجربه‌های جدید رو بده

خروج از حاشیه امن برای موفقیت

تا زمانی که حاضر نباشی از حاشیه‌ی امن خودت بیرون بیای، هیچ‌وقت هم به موفقیت نمی‌رسی.

اگه به زندگیِ آدمای موفق نگاه کنی، متوجه میشی که همه‌ی این آدما توی برهه‌ای از عمرشون، ریسک رو به‌جون خریدن و قدم در مسیرِ ناآشنا گذاشتن.

برای اینکه ذهنیت ریسک‌پذیری رو در خودت تقویت کنی، سعی کن برای مسافرت، به مقاصد جدیدی بری یا وقتی رستوران میری، غذاهای جدید رو امتحان کنی. وقتی تجاربِ جدید رو کشف می‌کنی، ناخودآگاه تمایل بیشتری برای خروج از ناحیه‌ی امنت پیدا می‌کنی و همین قضیه باعث میشه تا یک قدم به موفقیت در کار و زندگی نزدیک بشی.

۹. مهارت‌های نرم رو در خودت تقویت کن

مهارت های نرم برای موفقیت

سال‌ها پیش دانشگاه هاروارد نتیجه‌ی تحقیق مهمی رو دررابطه با اهمیت مهارت‌های نرم در موفقیت منتشر کرد. طبق این تحقیق، ۸۰درصد از دستاوردهای افراد در حوزه‌های کاری، به‌واسطه‌ی مهارت‌های نرم به‌دست اومده و فقط ۲۰درصد از دستاوردها مستلزمِ دانش بوده.

اگه بخوام مهارت های نرم یا سافت اسکیل رو در یک کلمه توصیف کنم، قطعا کلمه‌ای بهتر و دقیق‌تر از شخصیت پیدا نمیشه.

مهارت‌های نرم یعنی اینکه تو در تعامل با بقیه‌ی آدما چطور عمل می‌کنی، در بحران‌ها چطور شرایط رو کنترل می‌کنی و آیا قدرتِ متقاعدکردن دیگران از راه مذاکره رو داری یا نه؟

توی محیط کار، مهارت‌های نرم رو مکمل دانش می‌دونن.

امروز بزرگترین رهبران دنیای کسب‌و‌کار به استخدامِ افرادِ دارای مهارت‌های نرم تاکید می‌کنن؛ چون‌که کسی که از این مهارت‌ها بهره‌مند هست، قطعا مسیر شغلیش به‌سمت رشد و موفقیت پیش میره.

۱۰. همیشه درحال یادگیری باش

منابع یادگیری برای موفقیت

پیمان معادی، بازیگر سینما و تلویزیون، سال‌ها پیش یه جمله‌ی جالبی درباره‌ی اهمیت تواضع در یادگیری روی آنتن تلویزیون گفته که واقعا شایسته‌ی توجه مضاعف هست.

اگه یه زمانی فکر کنی که برای خودت کسی شدی و خیلی بلدی، درست از همون نقطه سقوطت شروع میشه.

پیمان معادی

این جمله یکی‌از حکیمانه‌ترین جملات درباره‌ی موفقیت هست.

حقیقت اینه که انسان تنها زمانی به‌سمت جلو حرکت می‌کنه که درمسیر یادگیری باشه. هرموقع جریان یادگیری متوقف بشه، حرکت به جلو هم متوقف میشه.

توی دنیای امروز که هرلحظه اتفاقات و پیشرفت‌ها جدیدی ایجاد میشه، اهمیت یادگیری پیوسته صدچندان بیشتره. اگه دانش خودمون رو به‌روز نگه نداریم و اگه همگام با تغییرات، خودمون رو تغییر ندیم، هیچ‌وقت نمی‌تونیم متوجه فرصت‌های جدید بشیم.

جمع‌بندی

همونطور که اولِ مقاله گفته شد، هیچ تعریف واحدی از موفقیت وجود نداره. مهم اینه که اولویت‌های خودت توی زندگی چیه و دنبال چه مقصدی هستی.

با‌این‌حال، فارغ‌از موفقیتِ مدنظرت، می‌تونی از این ۱۰ قدم برای ساختِ سبک زندگی موفق استفاده کنی.

در مسیر موفقیت از اهمیت خواب کافی هم غافل نشو. تحقیقات علمی به‌وفور از رابطه خواب و موفقیت خبر دادن؛ بنابراین برخلاف جملات انگیزشی‌‌ای که توی شبکه‌های اجتماعی به‌چشم می‌خوره، شب‌بیداری و پرکاری نه‌تنها ازت انسان موفق نمی‌سازه؛ بلکه باعث کاهش شدید بهره‌وری میشه.

این مطلب هنوز تموم نشده و تو می‌تونی داخل کامنتا از راه‌های موثر دیگه‌ای بنویسی که به‌نظرت مفید و مثمر‌ثمر هستن.