شاید در نگاه اول اسم کتاب بازداشتگاه صورتی تو رو یاد رمانهای فانتزی بندازه؛ اما درحقیقت ما با کتابی روبهرو هستیم که دربارهی محرکهای روانی و عوامل پنهانی که به رفتار و اعمال ما جهت میدن، حقایقهای تکاندهندهای رو ارائه میکنه. خلاصه کتاب بازداشتگاه صورتی با بررسی چیزهای سادهای مثل اسم، رنگ، فرهنگ، زبان، آبوهوا و... بهت ثابت میکنه که چطور جزئیات بهظاهر بیاهمیت که اغلب متوجهشون نمیشیم، بهاندازهای تاثیرگذار هستن که حتی میتونن مسیر زندگی آدما رو تغییر بدن.
آدام آلتر، نویسندهی کتاب بازداشتگاه صورتی با الهام از تحقیقات کارل یونگ دربارهی تاثیر نام روی سرنوشت زندگی، سعی کرده توی این کتاب بااستفادهاز آزمایشهای روانشناسی و یافتههای بزرگترین محققان دنیا، اطلاعات جالبی رو دربارهی محرکهای پنهانِ رفتاری استخراج کنه و درقالب این کتاب ارائه کنه.
قسمتی از متن خلاصه کتاب بازداشتگاه صورتی:
«زمانی کارل یونگ، یکیاز نامدارین روانپزشکان قرن بیستم، پیشِ خودش فکر میکرد که چرا انقدر به موضوع تولد دوباره علاقه داره و دقیقا توی همینفکرا بود که یهو جواب رو پیدا کرد.
نام خونوادگی این روانپزشک یونگ بود که بهمعنای جوان هست. این روانپزشک نتیجه گرفت که تاثیر ناخودآگاهِ اسمش باعث شده تا از بدو تولد، مفاهیم جوانی، سالخوردگی و زایش دوباره، ذهنش رو مشغول کنن.
یونگ درحالی این شاخه از روانشناسی رو در پیش گرفته بود که سایر روانشناسهای قرن بیستم، موضوعات کاملا متفاوتی رو دنبال میکردن. مثلا فروید که اسمش در زبان آلمانی معنیِ لذت رو تداعی میکنه، همیشه از اصل لذت دفاع میکرد یا مثلا آقای آدلر که اسمش در آلمانی بهمعنی عقاب هست، شدیدا به موضوع میل به قدرت میپرداخت.
یونگ باور داشت که اسمهایی که از بدو تولد روی ما میذارن، در سراسر عمر روی ما و مسیر زندگیمون تاثیر میذارن.
حدس بزن از جنگ جهانی دوم تا الان، اسم چندتا بچه رو «آدولف» گذاشتن؟ تقریبا هیچی.
پدرها و مادرها تمایل دارن از اسمهایی که مفاهیم منفی رو تداعی میکنن، دوری کنن؛ چون دنیا تا ابد هر «آدولف» کوچولوی دوستداشتنیای رو که ببینه، دیکتاتور راستگرایی براش تداعی میشه که دنیا رو به خاک و خون کشید.
اسامی غیر از مفاهیم، اطلاعات جمعیتشناختی رو هم تداعی میکنن؛ یعنی اینکه تو میتونی سن تقریبی، جنسیت، قومیت و حتی وضعیت اجتماعی یک نفر رو از اسمش حدس بزنی.
مثلا اکثر آدما اینطوری فرض میکنن که دوروتی یه زن سفیدپوست، فرناندا یه زن اسپانیایی و آلیا یه زن سیاهپوسته.
مطالعات نشون داده که بین سطح تحصیلات مادر و نامهایی که روی فرزندان گذاشته میشه، رابطی مستقیمی برقراره؛ مثلا پسربچههای سفیدپوستی که اسمشون «سندر» هستش، نسبت به پسربچههای سفیدپوستی که اسمشون «بابی» هست، بهاحتمال زیاد مادرانی دارن که حداقل لیسانس دارن.
جدا از این مسائل، اسمها انقدر قدرتمند هستن که میتونن روی نتایج زندگیمون هم تاثیر بذارن.
مثلا یه مطالعه نشون داده که متقاضیهای کاری که اسمهای سفیدپوستی مثل امیلی، آنه و بِرَد دارن، اغلب ۵۰درصد بیشتر از متقاضیهایی که اسمهای سیاهپوستی مثل آیشا، کنیا و جمال دارن، تماسِ تایید دریافت میکنن؛ حتی اگه رزومههاشون بهاندازهی سفیدپوستا قوی باشه. این نشون میده که بهطور آزاردهندهای این اسامی میتونن منجر به تبعیض نژادی بشن و سرنوشت زندگی افرادِ صاحب اسم رو تغییر بدن.»
اگه میخوای این کتاب رو بخونی، اما وقت یا حوصلهی کافی رو نداری، خبر خوب اینه که چکیدا ۰ تا ۱۰۰ کتاب بازداشتگاه صورتی رو برات خلاصه کرده و همین الان میتونی ازطریق سایت و اپلیکیشن چکیدا، این کتاب رو بخونی یا بشنوی.
- اگه برات جالبه که چطور آبوهوا روی رفتارت تاثیر میذاره
- اگه فکر میکنی که رفتار آدما کاملا آگاهانه و خودخواسته هست و تحتتاثیر عوامل بیرونی نیست