کتاب جنس دوم، شناختهشدهترین اثر سیمون دو بووار، فیلسوفِ زن فرانسوی هست که در ژوئن سال ۱۹۴۹ منتشر شد. انقدر این کتاب در اون زمان ساختارشکن بود و انقدر برای جامعهی زنان حرف جدید و جذابی برای ارائه داشت که فقط توی هفتهی اول ۲۲هزار نسخه فروش داشت. انتشار این در فرانسه، یه رخداد بحثبرانگیز و جنجالی بود.
جنجالها حولوحوش این کتاب بهحدی بالا گرفت که کلیساهای کاتولیک خوندن و نشر این کتاب رو ممنوع اعلام کردن و حتی نویسندههای معروفِ مردِ فرانسوی مثل فرانسوا موریاک و آلبر کامو هم نظرات انتقادی دربارهی این کتاب ارائه دادن. مثلا آلبر کامو مدعی شد که نویسندهی این کتاب کاری کرد که مردان فرانسوی مضحک بهنظر برسن.
بااینحال علیرغم تمام این انتقادات، کتاب جنس دوم در بین جامعهی زنان بسیار محبوب و خواستنی شد.
خلاصه کتاب جنس دوم، با این سوال شروع میشه که «زن چیست؟» نوشتهی سیمون دوبووار، تحلیل خیلی قدرتمندی از پندار زن در غرب و تفکر انقلابیای دربارهی نابرابری و بیگانهپنداریهاست. بووار در ابتدای خلاصه کتاب جنس دوم، با پرسیدن این سوال، استدلال میکنه که مرد، بهعنوان جنسیت اصلی درنظر گرفته شده درحالیکه زن، در جامعه بهعنوان جنسیتِ دیگری تلقی میشه. دوبووار تو یهجایی از این خلاصه کتاب میگه: «تصویر رایج از نوع بشر مذکره و مردان، زن رو نه بهخاطر خودش و چیزیکه هست، بلکه بهنسبت با خودش و حالت دلخواهش تعریف میکنه.»
در خلاصه کتاب جنس دوم، بووار، تبعیت جنس مونث از مذکر رو تو گونههای مختلف از حیوونها بررسی و این موضوع رو از نظر تولید مثل تجزیهوتحلیل میکنه. اون همچنین مرد و زن رو از لحاظ فیزیولوژی مقایسه کرده و نتیجه میگیره که نمیتونیم ارزشهای هر جنس رو با پایهی فیزیولوژی وابسته دونست و مسائل بیولوژیکی رو باید تو قالبهای هستیشناسانه، اقتصادی، اجتماعی و فیزیولوژیکی موردبحث قرار داد.
بووار با نوشتن کتاب جنس دوم به عنوان مادر فمینیسم بعد از سال ۱۹۶۸ شناخته میشه. معروفترین اثر اون همین کتاب جنس دوم هست که تو سال ۱۹۴۹ نوشته شده. خلاصه کتاب جنس دوم به تفصیل با تجزیهوتحلیل ظلم و ستمی که در طول تاریخ به جنس زن شده میپردازه. این کتاب چند سال بعد از چاپ بهزبان فرانسه، به انگلیسی ترجمه و در آمریکا منتشر شد و بهعنوان مانیفست فمینیسم شناخته شد.
کل تلاش این خلاصه کتاب برای این هست که به همهی مردم بفهمونه میشه با برابری جنسیتی میشه دنیای بهتری داشت و خیلی هم خوشوخرم زندگی کرد، ولی تا زمانیکه مردها و زنها خودشون رو باهم برابر ندونن و هیچکدوم از موضع خودشون پایین نیان، برابری جنسیتی محقق نمیشه.
برای تحقق برابری، مرد و زن باید همدیگه رو به یه چشم ببینن و درک مشترکی از فردیت و ارزش هم داشته باشن. این یعنی دیگه خبری از سلطهی یه جنس به جنس دیگه نباشه. تغییر قدرت بهنفع زنها شاید برای اونا رضایتبخش بهنظر بیاد، اما نتیجهای جز اختلاف بیشتر بین دو جنس نداره و فقط جای مرد و زن رو توی مشکلات فعلی عوض میکنه.
زنها باید یاد بگیرن که دنیای وابستگی رو رها کنن و وارد دنیای رشد و بالندگی بشن. بعضی از زنها حس امنیتی رو که منفعلبودن بههمراه داره، دوست دارن؛ اما اگه واقعا بخوان از نقش «دیگری» توی جامعه خلاص بشن، باید از انفعال دست بکشن و زندگی فعالی داشته باشن.
شاید فکر کنی با یه گل بهار نمیشه یا اینکه بگی اینکه فقط من یه قدم بردارم چه فایدهای داره، ولی کمکم میتونیم قدمهای بزرگی تو مسیر این برابری بذاریم؛ با خوندن خلاصه کتاب جنس دوم اولین قدم رو تو بردار.
- اگه دوست داری بدونی چی انقدر جوامع رو مردسالار بار آورده
- اگه درک تکامل و اندیشهی بشر طی این سالها برات مهمه