خلاصه کتاب آسوده گرایی که با اسم سهل گرایی هم شناخته میشه، دربارهی آسونکردن کارها و کمکردن از پیچیدگی زندگی صحبت میکنه.
خلاصه کتاب آسوده گرایی میگه که هرکاری رو نمیشه آسون کرد، اما میشه یهسری از کارهای پراهمیت رو آسونتر کرد. این کتاب سعی میکنه به خوانندهی خودش راههای آسونتری برای رسیدن به اهداف و خواستهها رو آموزش بده تا کمتر به خودمون سخت بگیریم و از پیچوخم زندگی رنج کمتری ببریم.
بهزبونساده، این کتاب تلاشی برای بهچالشکشیدن این ضربالمثل هست که «نابرده رنج گنج میسر نمیشود».
قسمتی از کتاب آسوده گرایی:
«چند سال پیش، پدربزرگم در شهر نیویورک درگذشت. از آنجا که من تنها عضو خانواده بودم که در ایالات متحده زندگی میکرد، این مسئولیت به من محول شد که به آپارتمان او بروم و تمام متعلقات را جمعآوری و وارسی کنم. و وقتی این کار را کردم، هیچچیز پیدا نکردم.
او تعدادی کتاب و لباس داشت، و تعدادی نقاشی و عکس. یک دفترچه تلفن هم داشت. اما داستان زندگی او و آن چیزهایی که برایش اهمیت داشتند، همراه او از این جهان رفته بودند. یادم میآید که اسامی دفترچه تلفنش را نگاه میکردم و اصلاً نمیتوانستم بفهمم که کدامشان دوستی قدیمی است و کدامشان آشنایی نهچندان نزدیک. هیچکدام از آن اسامی برای من معنایی نداشتند، اما قطعاً برای او معنا داشتند. ناگهان بهطرز بیسابقهای با خود فکر کردم ما نهایتاً از این دنیا با خودمان چه میبریم. ما اغلب فقط سرنخهای کوچکی برای وارثان به جا میگذاریم.
خیلی جالب است که فراموش کردن گذشتگان چقدر آسان است. اکثر افراد نمیتوانند نام اجداد پشت هشتمشان را به شما بگویند. چند لحظه در این مورد فکر کنید. زبان صحبت ما، محل زندگی ما و تاریخ پیش از ما، همه بهدست اجدادی شکل گرفتهاند که حتی نامهایشان را نمیدانیم. با رنگ باختن این خاطرات چیزهای زیادی از دست میرود؛ به همین دلیل است که بسیاری از ما با رسیدن به سنوسالی خاص، نسبت به گذشتهٔ اجدادمان کنجکاوی میکنیم.
در همین کنجکاویها است که معلوم میشود راه سادهتری هم برای رساندن تاریخ به دست نسلهای آینده وجود دارد؛ از طریق روایت داستانهای خانوادگی. داستانها پلی هستند بین گذشته و حال. داستانها تاریخ را زنده میکنند و حسِ هویت ما را گسترش میدهند.»
نویسندهی این کتاب گرگ مک کیون معروف هست که قبل از این کتاب، کتاب دیگهای بهاسم اصلیگرایی رو نوشته بود که اتفاقا میتونی خلاصه کتاب اصلی گرایی رو هم توی چکیدا مطالعه کنی و از نکات اون کتاب هم استفاده کنی.
- اگه فکر میکنی که هرچی بیشتر و سریعتر میدوی، بیشتر و سریعتر از اهدافت دور میشی
- اگه همهچیز برات سختتر از چیزی که قبلا تصور میکردی، بهنظر میرسه