کتاب فاشیسم، بررسی شخصی و تخصصی فاشیسم تو قرن بیستم و اینکه میراثش چطور جهان امروز رو شکل میده، نوشته یکی از تحسین برانگیزترین کارمندان دولت آمریکا، اولین زنی که به عنوان وزیر امور خارجه ایالات متحده خدمت میکرد.
مادلین آلبرایت در کتاب فاشیسم میگه، فاشیست کسیه که ادعا میکنه از طرف یه ملت یا گروه حرف میزنه، به حقوق بقیه اهمیتی نمیده و میتونه تو مسیر رسیدن به اهدافش دست به خشونت یا هر کار دیگهای که ممکنه بزنه.
شاید فکر کنی فاشیسم، یه کلمه از کتابای تاریخیه یا حتی ممکنه بعضیا اصلا معنیش رو هم ندونن. احتمالا با شنیدن این کلمه یاد عکسهای سیاهوسفید هیتلر و موسولینی میافتی که یادآور دورهای از تاریخه. دورهای که دموکراسیها نوپا و بیثبات بودن؛ ولی واقعیت اینه که دولتهای زیادی توی سراسر دنیا گرایشهای اگه نگیم کاملا فاشیستی اما ضددموکراتیک دارن. مردم خیلی از کشورها از آمریکای جنوبی گرفته تا اروپا باید نگران وضعیت دموکراسی کشورشون باشن.
خلاصه کتاب فاشیسم بهت توضیح میده که چطور دموکراسیها میتونن به رژیمهای فاشیستی تبدیل بشن و آیا این خطر، ایالات متحده رو که خودش رو «سرزمین آزاد» میدونه، تهدید میکنه یا نه. تو خلاصه کتاب فاشیسم به کمک مثالهای تاریخی معاصر، متوجه میشی که فاشیسم چیه و چجوری ریشه میگیره.
خلاصه کتاب فاشیسم میگه قرن بیستم با برخورد بین دموکراسی و فاشیسم تعریف شد، مبارزهای که باعث عدم اطمینان دربارهی بقای آزادی بشر شد و میلیونها کشته بهجا گذاشت. با درنظر گرفتن وحشت اون تجربه، میشه انتظار داشت که جهان جانشینان معنوی هیتلر و موسولینی رو در صورت ظهور در عصر ما رد کنه. در خلاصه کتاب فاشیسم، مادلین آلبرایت از تجربیات خودش تو دوران بچگی تو اروپای جنگزده و حرفهی برجستهی خودش بهعنوان یه دیپلمات استفاده میکنه تا این فرضیات رو زیر سوال ببرد.
همونطور که آلبرایت توی خلاصه کتاب فاشیسم نشون میده، فاشیسم نهتنها تو قرن بیستم دووم آورد، بلکه حالا ریشههای اون قویتر شده و تهدیدی شدیدتر از قبل از جنگ جهانی دوم برای صلح و عدالت به حساب میاد. حرکت به سمت دموکراسی که با فروپاشی دیوار برلین جهان رو دربرگرفت، برعکس شده. ایالات متحده، که از لحاظ تاریخی از جهان آزاد دفاع میکرد، توسط رئیس جمهوری رهبری میشد که تفرقه رو تشدید و نهادهای دموکراتیک رو تحقیر میکرد. تو خیلی از کشورها، عوامل اقتصادی، فناوری و فرهنگی درحال تضعیف مرکز سیاسی و قدرت بخشیدن به افراطیون راست و چپه. رهبرهای معاصر مثل ولادیمیر پوتین و کیم جونگ اون از خیلی از تاکتیکهای فاشیستها تو دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ استفاده میکنن.
خلاصه کتاب فاشیسم کتابیه که مربوط به همهی زمانهاست. این دعوت به مبارزه رو کسی نوشته که نهتنها تاریخ رو مطالعه کرده، بلکه به شکل دادن به اون کمک کرده، این فراخوان به ما درسهایی یاد میده که باید بدونیم و سوالاتی رو مطرح میکنه که برای نجات خودمون از تکرار اشتباهات غمانگیز گذشته باید بهشون جواب بدیم.
در آخر به طور خلاصه کتاب فاشیسم میخواد این رو بگه که، فاشیسم یه ناهنجاری یا انحراف نیست؛ بلکه جنبهای عادی و تکرارشونده از تاریخ و سیاسته. شناسایی و جلوگیری از ظهور فاشیسم سخته؛ چون فاشیسم خیلی آروم جای پاش رو سفت میکنه و وقتی همه متوجهش میشن که کار از کار گذشته. گلهمندیها، فاصلهی بین مردم و نارضایتی از سیاستمدارها سنگ بستر فاشیسمه و هیچکدوم از جوامع امروزی از خطر فاشیسم در امون نیستن. ما باید کوشا باشیم و وقتی دموکراسیمون به چالش کشیده میشه، تمام و کمال ازش دفاع کنیم.
- اگه دوست داری بدونی داره چه بلایی سر دموکراسی معاصر میاد
- اگه میخوای بدونی که آلمان نازی چه تفکراتی رو تبلیغ میکرد