خلاصه کتاب متفکران بزرگ

خلاصه کتاب متفکران بزرگ از آلن دو باتن به‌طور گزیده، آثار و زندگی بزرگترین و مطرح‌ترین متفکران حوزه‌‌های فلسفی، هنر، سیاسی، جامعه‌شناسی و... رو بیان می‌کنه و جرقه‌ای رو توی ذهنت روشن می‌کنه تا با نگاهی عمیق‌تر به دنیای پیرامونت نگاه کنی.

اگه دنبال سرنخ برای شروع فلسفه می‌گردی، خلاصه کتاب متفکران بزرگ بهترین انتخابی هست که می‌تونی داشته باشی؛ چون‌که فلسفه‌ی نوشتنِ این کتاب، آشنایی خلاصه‌وار با نظریات و تفکرات انسان‌های صاحب‌نام بوده.

اگه با کتاب های فلسفی آشنایی داشته باشی، احتمالا می‌دونی که اکثر این کتاب‌ها نثر سخت و سنگینی دارن و خوندنشون حوصله و وقت زیادی رو می‌طلبه. با اینکه پیام اون‌ها عمیق، به‌جا و مهم بوده، اما نحوه‌ی بیانشون باعث می‌شد تا پیامشون شنیده نشه و خیلی از مفاهیم کلیدی لابه‌لای حواشی گم بشن.

آلن دو باتن این مفاهیم و پیام‌ها رو استخراج کرده، اون‌ها رو مرتب کرده، حواشی رو حذف کرده و خلاصه‌ای رو آماده کرده که خوندنِ مطالب فلسفی و سنگین رو به امر ساده و جذاب تبدیل کرده.

بریده کتاب متفکران بزرگ

«آسان است که فکر کنیم قربانی امور وحشتناکی که بر سرمان می‌آید هستیم. تعجب می‌کنیم که چرا این اتفاق برای ما افتاد. برای خودمان با سرزنش یا خصومتی تلخ به دنیا اشک می‌ریزیم.

رواقیون از ما می‌خواهند که هیچ کدام از این کارها را نکنیم: ممکن است تقصیر نه از ما، نه هیچ کس دیگری نباشد. رواقیون هرچند مذهبی نبودند، شیفته‌ی الهه‌ی بخت رومی بودند. الهه‌ای که به نام فورتونا شناخته شده بود. شخصیتی که رومی‌ها آن را تمثیلی کامل برای سرنوشت می‌دانستند. فورتونا که در سراسر امپراتوری تقدیس می‌شد، در عرف به عنوان کسی شناخته می‌شد که سرنوشت آدمیان را در اختیار دارد و آمیزه‌ای هولناک از بخشندگی، لجاجتی اتفاقی و بدخواهانه بود. او شایسته‌سالار نبود. این الهه در حال نگه داشتن یک کورنوپیا پر از خیرهایی (همچون پول، عشق و غیره) در یک دست و یک بیل برای تغییر زندگی در دست دیگر تصویر می‌شد. بر اساس خلق و خوی‌اش ممکن بود باعث شود که یک شغل عالی یا یک رابطه‌ی خوب به دست بیاورید و یک دقیقه بعد، صرفاً چون دلش خواسته، بخواهد شما را با یک تیغ ماهی در گلو گیر کرده مرده تماشا کند.

اولویت ضروری یک رواقی این است که به یاد داشته باشد که زندگی تا کجا در دست این الهه‌ی مجنون است. سنکا هشدار داد: «چیزی نیست که تقدیر (فورتونا) از آن ابایی داشته باشد.»

فهمِ پیش از وقوعِ این امر، باید ما را به موفقیت مظنون کند و موجب تسلی ما در شکست باشد.

بنابراین، وظیفه‌ی انسان دانا این است که هیچ وقت پیشکش تقدیر را باور نکند: شهرت، ثروت، قدرت، سلامت، آن‌ها هرگز از آنِ ما نیستند. به چنگ آوردن آن‌ها باید همیشه آرام و عمیقاً محتاطانه باشد.»