خلاصه کتاب تفکر نامطمئن از آنی دوک دربارهی شانس و عدم قطعیت در تصمیمگیریها صحبت میکنه. نویسنده معتقده که حتی بهترین تصمیمات هم ممکنه بعضیوقتا بهترین خروجی رو نداشته باشن و دلیل این اتفاق به عنصر بهاسم شانس برمیگرده که همیشه در کارها دخیله و ما هم کنترلی روش نداریم. علاوهبر این یهسری داده و اطلاعات هم همیشه از ما پنهون هست که ندونستنِ اونا میتونه تاثیر زیادی رو نگاه ما به مسائل بذاره.
خلاصه کتاب تفکر نامطمئن بهت نشون میده که کلید اصلی برای موفقیت بلندمدت و مانا در چیزی بهاسم «تفکر نامطمئن» نهفته هست.
تفکر نامطمئن باعث میشه تا تو دائم از خودت این سوالات رو بپرسی:
- چقدر راجعبه این قضیه مطمئنم؟
- چطوری ممکنه اوضاع تغییر کنه؟
- چه نوع تصمیمی بیشتری شانسِ موفقیت رو داره؟
- آیا موفقیتِ من در فلان کار به شانس بستگی داره یا به تلاش خودم؟
آنی دوک، یعنی نویسندهی کتاب تفکر نامطمئن، سالها قهرمان بازی پوکر بوده و توی این کتاب با الهامگیری از این بازی، چه در کسبوکار، چه در ورزش، چه در سیاست و چه در زندگی، مثالهای زندهای رو مطرح میکنه و ابزارهای کاربردیای رو دراختیار خواننده قرار میده تا هرکسی بتونه با عدمقطعیت خودش رو وفق بده و تا جای ممکن تصمیم بهتری رو در مواقع حساس بگیره.
برای اکثر مردم، گفتن این جمله که «مطمئن نیستم» خیلی سخته؛ اونم در دنیایی که بهوضوح برای قطعیت و اطمینانِ سخن ارزش قائله. بااینوجود، این بازیکن حرفهای پوکر با این حقیقت که ممکنه بهترین تصمیمات ما بهترین خروجی رو بهدنبال نداشته باشه، هیچ مشکلی نداره.
نکتهی جالبی که خلاصه کتاب تفکر نامطمئن بهش اشاره میکنه اینه که بعضی اوقات بدترین تصمیمات ممکنه خروجی بسیار بهتری از یک تصمیم ظاهرا درست داشته باشن.
این کتاب به تو کمک میکنه تا با تغییر نگرش درباب قطعیت و تنظیم اهداف دقیق و شفاف و بازنگری دربارهی چیزهایی که میدونی و چیزهایی که نمیدونی، درمقابل احساسات واکنش و عدمقطعیت آسیبپذیری کمتری داشته باشی و اصطلاحا زانو نزنی.
کتاب تفکر نامطمئن قراره بهت کمک بکنه که ساختار مخرب تصمیمگیری رو در ذهنت ترمیم کنی و درعوض به آدم خونسردتر، دلسوزتر، موفقتر و البته مطمئنتری تبدیل بشی.
در قسمتی از متن کتاب تفکر نامطمئن میخونیم:
«۴۹مین مسابقهی قهرمانی از لیگ فوتبال ملی آمریکا، معروف به سوپربول با نتیجهای جنجالبرانگیز تموم شد.
فقط ۲۶ثانیه تا تموم شدن بازی مونده بود و همه منتظر بودن تا «پیت کارول» مربی تیم «سیاتل سیهاکس» به بازیکن خط حملهش، «راسل ویلسون» بگه توپ رو از خط رد کنه؛ اما بهجاش پیت به راسل گفت توپ رو پاس بده. نتیجه این شد که بازیکنای حریف، پاس رو قطع کردن و تیم سیهاکس بازندهی مسابقات اون سال سوپربول شد. روز بعد از بازی، مردم دلِ خوشی از کارول نداشتن؛ اون روز تیتر اول روزنامهی «سیاتل تایمز» این بود :«باخت سیهاکس بهخاطر بدترین فرمان در تاریخِ مسابقاتِ سوپربول!»
باتوجهبه شرایط بازی، میشه گفت فرمان مربی تاحد زیادی هم قابلقبول بود و این فقط تصمیم مربی نبود که مورد قضاوت قرار میگرفت. خیلی سادهتر اگه نگاه کنیم، اون فرمان فقط به نتیجهای که باید، نرسید.
مواقعی که همچین اتفاقایی میافته، بازیکنهای پوکر تمایل دارن کیفیت یه تصمیم رو با کیفیت نتیجهش قاطی کنن که خب این نوع نگاه به تصمیمگیری، خطرناکه. به این نکته توجه کن: همونطور که یه تصمیم بد میتونه نتایج خوبی داشته باشه، تصمیمهای خوب هم میتونن نتایج بدی داشته باشن.»
همین الان میتونی خلاصه ۰ تا ۱۰۰ کتاب تفکر نامطمئن رو توی سایت و اپلیکیشن چکیدا بخونی.
- اگه دوست داری بدونی چطور ریسکنکردن توی زندگی به ضررته
- اگه بهاشتباه فکر میکنی مردم فقط با پول قمار میکنن