خلاصه کتاب به سوی روانشناسی وجود نوشتهی روانشناسی هست که احتمالا اسمش بهواسطهی هرم مازلو برای خیلیها آشنا باشه. آبراهام مازلو توی این کتاب دربارهی طبیعت انسان و رسیدن به خودشکوفایی صحبت میکنه و سعادت جامعهی بشری رو در هدایت بهسمت خودشکوفایی تفسیر میکنه.
مازلو توی این کتاب ادعا میکنه که ذات و طبیعت همهی انسانها بهسمت خودشکوفایی تمایل داره؛ اما جریانهای اجتماعی باعث میشن تا انسان در بزرگسال از این تمایل ذاتی فاصله بگیره و آثار کاستیهای روانی در وجود افراد ظاهر بشه.
مازلو اعتقاد داشت که هر شخص یه طبیعت درونی داره که بخشی از اون فردی و منحصربهفرده و بخشی هم با بقیهی افراد نوع بشر، مشترکه. این طبیعت درونی مثل غریزهی حیوانی نیست که قوی و غالب باشه؛ همچنین این طبیعت درونی نیکه یا نهایتا خنثی هست و بههیچوجه شر نیست؛ درنتیجه اصلا نیازی نیست که سرکوب بشه؛ بلکه بهجای سرکوب باید تشویق به رشد بشه.
این هدایتگر ذاتی همون چیزیه که مازلو بهش میگه خودشکوفایی.
مازلو در خلاصه کتاب به سوی روانشناسی وجود میگه که هربار که آدما ماهیت اصیل خودشون رو انکار میکنن، این توی ناخودآگاهشون ثبت و ضبط میشه؛ مثلا اگه یکی میل ذاتی به هنرمندبودن داشته باشی و درعوض بره جوراب بفروشی، این یعنی داری ماهیت درونی خودت رو انکار میکنی که درنهایت هم باعث میشه احساس حقارت داشته باشی. مشابه همین مثال، اگه یهنفر که خیلی باهوشه، برای عدم القای حس بد به اطرافیان، مدام هوشمندی خودش رو پنهان و انکار کنه، درواقع درحال انکار طبیعت خودشه و داره خودش رو تحقیر میکنه. همهی این انکارها درنهایت به آسیبهای روحی و روانرنجوری منجر میشه.
اگه دوست داری این کتاب رو بخونی، اما فرصت کافی نداری، خبر خوب اینه که صفر تا صد این کتاب توسط چکیدا خلاصه شده و همین الان میتونی ازطریق سایت و اپلیکیشن چکیدا خلاصهی کاملش رو مطالعه کنی.
- اگه میخوای از زندگیت بهرهی بیشتری ببری
- اگه دوست داری دلیل خیلی از کمبودهای روانیت رو کشف کنی