خلاصه کتاب شفای زندگی از لوییز هی دربارهی راهکارهای ذهنیای صحبت میکنه که اگه ازشون استفاده کنی، خیلی از مشکلات زندگی ناپدید میشن. نویسندهی خلاصه کتاب شفای زندگی، یعنی لوییز هی، این کتاب رو با الهام از زندگی شخصی خودش نوشته. نویسنده دورهای از زندگیش رو تعریف میکنه که بهخاطر مبتلاشدن به سرطان دهانهی رحم، زندگی براش به شکل یه کابوس دراومده بود؛ اما خوشبختانه از یهجایی بهبعد سعی کرد با تفکرات مثبت، نهتنها خودش رو از چنگال بیماری خلاص کنه، بلکه زندگیش رو هم دگرگون کنه.
لوییز هِی توی کتاب شفای زندگی میگه: «مهمترین چیزی که در دوران بیماری یاد گرفتم، این بود که همهی ما باید خودمون رو دوست داشته باشیم. عشقورزیدن به بهترین دارو برای مقابله با بدترین دردهاست.»
با خوندن خلاصه کتاب شفای زندگی نهتنها متوجه میشی که ذهن و باورهایی که سالهای طولانی دربارهی خودمون یا اطرافیانمون داریم، میتونه منبع همهی کسالتهای فیزیکی و روحی ما باشه، بلکه راهکارهایی رو برای غلبه بهشون پیدا میکنی؛ همچنین یاد میگیری که چطور با تغییر روحیات و افکارت میتونی از پس همهی مشکلات بر بیای.
کتاب شفای زندگی، اولینبار درسال ۱۹۸۴ منتشر شد. این کتاب مثل خیلی از کتابهای الهامبخش و روانشناسی نیست؛ لوییز هی میگه تنها هدفش از نوشتن این کتاب این بوده که زندگی زیباتری برای همهی خوانندههاش بسازه، چشم اونا رو روبه دنیای قشنگتری باز کنه و باعث بشه تا آدما، شفای درونیِ خودشون رو پیدا کنن.
لوییز هی توی خلاصه کتاب شفای زندگی ازت میخواد که بیشتر بهخودت عشق بورزی. نویسنده ازت نمیخواد که رابطهت رو با پزشکها و درمانگرها قطع کنی، بلکه بهت روشهایی رو میگه که میتونی با استفاده از اونا و همکاری پزشکت بتونی خیلی سریعتر روند درمانی رو طی کنی و به سلامت برسی.
البته موضوع این کتاب صرفا مربوطبه درمان نیست. این کتاب رو باید به چشم راهنمایی برای زندگی نگاه کنی که توی تمام جنبههای زندگی، حرفهایی برای گفتن داره.
خلاصه کتاب شفای زندگی میگه اگه بخوایم درست فکر کنیم، متوجه میشیم که تقریبا همه چیز قابل درمانه. هی توی خلاصهی این کتاب، شیوهی متحولکنندهی خودش رو برات توضیح میده، ابزارهای کاربردی رو که میتونی برای شروع شفای زندگیت ازشون استفاده کنی دراختیارت میذاره و برای اینکه کار رو به سرانجام برسونی، الهامبخشت میشه.
توی بخشی از خلاصه کتاب شفای زندگی میخونیم:
«زندگی واقعا خیلی سادهست. از هر دستی بدی از همون دست پس میگیری و اونچیزی که فکر میکنی به حقیقت تبدیل میشه و برات اتفاق میفته. من معتقدم که همه، از جمله خود من، مسئول همهی اتفاقا، چه بد چه خوب،. توی زندگیمون هستم. دربارهی هر چیزی که فکر میکنیم برامون اتفاق میفته و آیندهی ما رو تشکیل میده. هر کدوم از ما تجربیات خودمون رو با افکار و احساساتمون خلق میکنیم. چیزهایی که دربارهشون فکر میکنیم و کلماتی که به زبون میاریم تجربیات ما رو ایجاد میکنن.»
توی این خلاصه کتاب برای هرکسی با هر شخصیتی اطلاعات کافی وجود داره که بتونه برای شفای زندگیش آستین بالا بزنه. خلاصه کتاب شفای زندگی رو میتونی توی وبسایت و اپلیکیشن چکیدا بخونی.
- اگه بهاشتباه فکر میکنی که خودت نقشی در درمان بیماریها نداری
- اگه میخوای جلوی مشکلات سخت، دووم بیاری